شناخت فلسفه غیبت

بزرگی می گفت تا فلسفه غیبت را نفهمی فلسفه ظهور را نمی فهمی!

وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم می بینیم هربار شیطان با ابزارهای مختلفی مانع مدیریت انسانهای کامل بر جامعه شده است و جالب است که مانع اصلی حکومت امام دوازدهم و عامل اولیه غیبت، یک حکومت کوچک ظالم در سامرا بود!

یعنی تصور کنید امامی که می بایست بر همه جهان مدیریت و حکومت کند، به خاطر یک حاکم در شهر سامرا، به ناچار به غیبت می رود و این غیبت بیش از 1400 سال طول می کشد!

اما واقعاً در طول این 1400 و اندی، هرگز این مانع کوچک برطرف نشده است؟

مسأله دیگر اینکه امامی که نتوانست بر یک حکومت کوچک سامرا پیروز شود، چگونه می خواهد جهان را پر از عدل و داد کند؟

پاسخ سؤال فوق را دقت در یک آیه قرآنی، روشن می کند:

لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (25حدید)

اگر قرار بود امام با قدرت شمشیر یا استفاده از نیروی غیبی و الهی بر ظالمان پیروز شود، این کار را همه پیامبران و امامان دیگر می توانستند انجام دهند و اصلاً خود خداوند از ابتدا به محض اینکه بنده ای طریق ظلم را پی می گرفت او را نابود می کرد!

پس مطابق آیه فوق خداوند پیامبران را به همراه کتاب و میزان ارسال کرده تا مردم خودشان برای عدالت قیام کنند. یعنی همان طور که در بحثهای قبل گفتیم بازهم مشخص می شود که هدف، رشد و کمال انسانها بوده است نه نابودی ظالمین!

قرار بوده که جامعه بشری آنقدر به رشد و کمال برسد و آنقدر عدالت را بفهمد و بطلبد تا خودش بخواهد و برخیزد و برای نابودی ظلم حرکت کند و اینجاست که امام کار هدایتش آغاز می شود و به او در پیمودن این راه کمک می کند. یعنی تا زمانی که بشریت به رشد و کمال حقیقی نرسد و تفاوت حاکم ظالم را با انسان کامل درک نکند، یا کمتر از آنی که هست تصور کند، آموزه های امام برایش سودی نخواهد داشت!

به این مثال توجه کنید:

یک دانش آموز دبستانی از 6 سالگی وارد دبستان می شود حساب و خواندن و نوشتن می آموزد، بعد وارد دبیرستان می شود و ادبیات و حل معادله یاد می گیرد و در هر مقطع معلمان خاص خود را نیاز دارد.

طبیعی است که کودک دبستانی برای یادگیری خواندن و نوشتن نیاز به یک استاد دانشگاه با تحصیلات دکترای ادبیات فارسی ندارد و اگر استادی با این تحصیلات در کلاس دبستان قرار گیرد، دانش آموزان دبستانی نمی توانند از همه علم این استاد بهره بگیرند و لذا بخش اعظمی از علوم و توانایی های استاد بی بهره می ماند! اما به محض اینکه این جوان وارد دانشگاه شد، علم معلم دبستانی برایش کم است و نیاز و مطالبه او بیش از حد معلمان دبستان و دبیرستان است و این تنها به دلیل رشد علمی او در طی سالهای تحصیل است.

این مثال تا حدی فلسفه ظهور را مشخص می کند:

امام وقتی می آید که بشریت به این نتیجه برسد که حاکمان فعلی برایش کم است و نمی تواند او را به رشد و کمال حقیقی برساند و این وقتی اتفاق می افتد که خودش حقیقتاً طالب رشد و کمال باشد.

آیا جامعه امروز بشر به این نتیجه رسیده است که حاکمان امروز اروپا و آمریکا و آفریقا و امثال آن برایش کم است و او را به رشد و کمال نمی رساند؟ یا اینکه همان قدر که نانش به موقع رسید، دهانش بسته می شود و کاری به چیز دیگر ندارد؟

اینجاست که می گوییم جامعه بشری باید بفهمد، رشد کند و بزرگ شود تا نیاز به امام و انسان کامل را احساس کند و گرنه تا زمانی که مثل کودک دبستانی در حل جدول ضرب مانده باشد همان معلم دبستانی برایش کافی است!

  • نظر از: سربند
    1393/07/25 @ 09:36:55 ق.ظ

    سربند [عضو] 

    سلام ممنون از مطالب متقن وعلمی شما. در انتظار ادامه مطالبت هستم لطفا یک پیام کوچک برام بذار تا آدرس وبلاگت رو داشته باشم بتوانم از مطالب ارزشمندت بهره ببرم. ان شااللله. موفق باشید دوست عزیز

نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.