روح دین کدام است؟
بارها پیش آمده که امثال ما از روی وظیفه یا دغدغه شخصی می خواهیم دین را تبلیغ کنیم. اما چون نمی دانیم اهم و مهم چیست، گاهی تصویری از دین در ذهن مخاطب می سازیم که یا او را بیزار می کند و یا در فشار و سختی می اندازد!
در دین موضوعات متفاوتی داریم: اخلاق، احکام، عقاید و هرکدام جزئیات مخصوص خودش را دارد. اما اهمیت آنها یکسان نیست. همچنان که تقدم و تأخر آنها نیز باهم متفاوت است.
تصور کنید کسی از ابتدا وضو را درست یاد نگرفته مثلاً از ابتدا دست چپ را قبل از دست راست می شسته و همین طور هم یقین کرده است و هرگز به ذهنش هم خطور نکرده که احتمال دارد اشتباه باشد و با همین وضعیت 30 سال نماز می خواند و بعد از از دنیا می رود. آیا به خاطر چنین نمازهایی عذاب می شود؟
مسلماً نه!
زیرا او هرگز احتمال هم نمی داده که ممکن است وظیفه اش چیز دیگری بوده باشد و یقین داشته و همین یقین برای او حجت است.
اما اگر کسی در درون خودش صفت حسادت دارد و نمی داند یعنی به خاطر غرور و خودبرتر بینی نمی تواند این عیب را در خودش پیدا کند.
آیا به سعادت خواهد رسید؟ آیا می تواند عذر بیاورد که من از حسادت خود خبر نداشتم؟!
مسلماً نه!
پس معلوم می شود این دو نقص در وضعیت یکسانی قرار ندارند؛ و اهمیت دومی نسبت به اولی آنقدر زیاد است که دومی ممکن است به هلاکت برسد و اولی به سعادت!
اگر دقت کنیم می فهمیم که اهمیت اخلاق در سعادت بشر بسیار بسیار بیشتر از احکام فقهی است. اما متأسفانه اغلب مبلغین ما در ابتداترین قدم، تبلیغ دین را با احکام آغاز می کنند!
مثال دیگر: دو نمازگزار را در نظر بگیرید:
اولی برای نماز وضو گرفته اما بدون اینکه متوجه شده باشد، به خواب رفته و وضویش باطل شده، اما چون متوجه نشده، یقین دارد که باوضوست و با همین وضعیت نماز می خواند.
دومی برای نماز وضو گرفته اما یادش رفته که وضو گرفته است و یقین دارد که بی وضوست، اما باز اهمیت نمی دهد و نماز می خواند.
نماز کدام صحیح است؟
مسلماً اولی! با وجودی که اولی در حقیقت وضو نداشته و دومی در حقیقت وضو داشته است!
چرا؟!
چون آنچه در عبادات و اعمال مهم است روح تعبد و اخلاص است، نه ظاهر اعمال. عبادات مثل دستگاه مکانیکی یا الکترونیکی نیست که اگر دکمه هایش را درست فشار دهی کار کند و اگر دکمه ای را اشتباه بزنی کار نکند!
همچنانکه در بسیاری از احکام وجود سهو یا فراموشی یا جهل لطمه ای به درستی عبادت وارد نمی کند و آنچه مهم است روح تعبدی است که در دل عمل نهفته است.
به تعبیر بهتر برای خداوند مهم نیست که نتیجه عمل من مطابق متن رساله باشد یا نه، برای او مهم است که من آنچه توان دارم و احتمال می دهم وظیفه دارم برای ادای عبودیت و بندگی ام انجام داده باشم!
اما آیا آنچه ما به عنوان دین به مردم و به خصوص جوانان معرفی می کنیم، همین است؟
آیا فکر نمی کنیم اگر همه انرژی بر روی صورت نماز و عبادات گذاشتیم و از روح غافل ماندیم، نتیجه تبلیغ ما تنها یک ماشین مکانیکی می شود؟
آیا نمی ترسیم از اینکه نتیجه این نوع تبلیغ ابلیسی شود که بعد از 6000 سال عبادت مکانیکی به خاطر نداشتن روح عبادت و به خاطر حسادت و تکبر ناشناخته اش از درگاه خداوند رانده شد؟
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهشید ديانت خواه در 1393/06/14 ساعت 02:02:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1393/06/21 @ 12:53:10 ق.ظ
من [بازدید کننده]
عالی بود بهره بردم
1393/06/21 @ 12:52:23 ق.ظ
من [بازدید کننده]
عالی بود بهره بردم