جهاد زن چیست؟
این جمله را زیاد شنیده ایم:
جهاد زن خوب شوهرداری کردن است!
اما به راستی شوهرداریِ خوب یعنی چه؟ تا به حال فکر کرده ایم شوهرداری یعنی چه؟ گاهی فکر می کنیم وقتی غذا را به موقع فراهم کردیم خانه را نظافت کردیم، لباسها را تمیز کردیم، غذاهای رنگ و وارنگ و باسلیقه درست کردیم و به قول عوام یک کدبانوی نمونه شدیم، می شویم یک همسر نمونه! آیا واقعاً انجام این کارها مساوی با جهاد است؟ این اعمال را که یک آشپز ماهر یک جاروبرقی و یک ماشین لباسشویی تمام اتوماتیک هم می تواند انجام دهد!!!
واقعاً مفهوم جهاد چیست؟ جهادی که در عمق معنای خود مبارزه، از جان گذشتگی، ایثار و فداکاری را در بر دارد، چگونه می تواند با کار یک آشپز، نظافتچی و یا ماشین لباسشویی برابری کند؟
شاید پاسخ این سؤال با اندکی فکر در زندگی روزمره ما زنان ایرانی بدست بیاید:
به زندگی خودمان و مادرانمان نگاه کنیم: چه بسیار روزهایی که با نشنیدن یک حرف و یا سرزنش و پاسخ ندادن می توانستیم زندگی را طراوتی دوباره ببخشیم، چه بسیار که با گذشتن از یک خواسته مادی یا حتی غیر مادی کانون خانواده را از تشنج نجات می دادیم و چه بسیار . . .
خانواده ای نیست که برای لحظاتی اختلاف، دلخوری و ناراحتی زن و مرد از یکدیگر را تجربه نکرده باشد و همه تجربه کرده ایم که در چنین مواردی آن عملی که می تواند چون یک قیچی برّنده، رشته این مشاجرات را ببرّد و همگان را به کانون گرم خانواده بازگرداند، یک کلمه است: «گذشت»
عملی که هرچند به هردو (زن و مرد) توصیه می شود اما اغلب زنان در عمل به آن موفق ترند! و این تشابهی است که می تواند مفهوم به ظاهر عامیانه شوهرداری را به مفهوم بسیار مقدس «جهاد» پیوند دهد! و همانطور که آن رزمنده میدان جهاد برای گذشتن از جانش نباید انگیزه ای غیر از رضای خدا داشته باشد، این مجاهد میدان خانواده نیز برای انجام مجاهدت عظیمش باید انگیزه ای خدایی داشته باشد، با خدا معامله کند و آنجاست که نه تنهاخانواده ای را گرم خواهد کرد، بلکه این حرارت وجود خود او را نیز بیش از دیگران گرما می بخشد و به آرامشی وصف ناشدنی دست خواهدیافت!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهشید ديانت خواه در 1394/01/21 ساعت 06:39:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1394/02/05 @ 08:39:36 ق.ظ
مدرسه علمیه امام خمینی ره رباط کریم [عضو]
با سلام التماس دعا.
مطلب مفیدی بود
1394/01/21 @ 09:29:20 ب.ظ
رحیمی [عضو]
با سلام فرخنده میلاد با سعادت حضرت زهرا سلام الله علیها مبارکباد.
میان من و عشق
یا حبیب الباکین
دنیا به کام تلخ من امشب عسل شده است
شیرین شده است و ماحصلش این غزل شده است
تاثیر مهر مادریت بوده بر زبان
این واژه ها اگر به تغزل بدل شده است
مادر!حضور نام تو در شعر های من
لطف خداست شامل حال غزل شده است
غیر از تو جای هیچ کسی نیست در دلم
این مسأله میان من و عشق حل شده است
سیاره ای که زهره نشد آه می کشد
آه است و آه آنچه نصیب زحل شده است
زهرایی و تلألو نور محبتت
در سینه ام ز روز ازل لم یزل شده است
با نام تو هوای غزل معنوی شده است
بی اختیار وارد این مثنوی شده است
هرگز نبوده غیر تو مضمون بهتری
تنها تویی که بر سر ذوقم می آوری
نامت مرا مسافر لاهوت کرده است
لاهوت را شکوه تو مبهوت کرده است
از عرش آمدی و زمین آبرو گرفت
باید برای بردن نامت وضو گرفت
نور قریش! تا که تویی صاحب دلم
غرق خداست شعب ابی طالب دلم
عمرت نفس نفس همه تلمیح زندگی است
حرفت چراغ راه و مفاتیح زندگی است
از این شکوه ، ساده نباید عبور کرد
باید مدام زندگیت را مرور کرد
چون زندگیت ساده تر از مختصر شده است
پیش تجملات ، جهازت سپر شده است
آیینه ای و سنگ صبور پیمبری
در هر نفس برای پدر مثل مادری
اشک شما عذاب بهشت است ، خنده کن
لبخندت آفتاب بهشت است ، خنده کن
دنیای ما نبوده برازنده ی شما
هجده نفس زمین شده شرمنده ی شما
آیینه ای نهاده خدا بین سینه ام
حس می کنم مزار تو را بین سینه ام
مانند آن خسی که به میقات پر کشید
قلبم به سوی مادر سادات پر کشید.
سید حمید رضا برقعه ای(طوفان واژه ها)