11. عوامل آرامش : گذشت(2)
گفتیم یکی از چیزهایی که باعث آرامش آدم میشه، اینه که یاد بگیره تا اونجایی که میتونه گذشت کنه.
اما حالا می خواهیم از یه طرف دیگه به این قضیه نگاه کنیم:
گذشت تا کجا؟
بعضی ها معتقدن گذشت باید تا اونجایی باشه که دیگران سوء استفاده نکنن یا پررو نشن؛
اما واقعاً کِی می فهمیم که دیگران دارن سوء استفاده می کنن؟
وقتی به ما احترام نذارن؟!
وقتی به درخواست ما جواب ندن؟!
وقتی در مقابل گذشت ما توقعاتشون بیشتر بشه؟!
خب یعنی ملاک و معیار پررو شدن مردم ماییم!
و اون هم بستگی به صبر و تحمل و انصاف ما داره!
مثلاً اگه یکی از حق خودش در مقابل همسر گذشت کرد و همسرش به خاطر نیازش یه درخواست دیگه مطرح کرد آیا باید بگیم طرف پررو شده؟
پس این مسأله نمی تونه معیار درستی باشه!
حالا من می خوام ادعا کنم گذشت واقعی اونه که براش حدی قائل نباشیم و در مقابلش از کسی توقع جبران یا تلافی نداشته باشیم!
شما گذشت مادر رو در مقابل فرزندش نگاه کنین:
مادر از اول زندگی بچه براش گذشت میکنه و معمولاً هم در مقابل این همه گذشت هیچ توقعی نداره حتی اگه بچه ها خیلی پررو بشن.
یه نکته دیگه اینکه وقتی گذشت قرار باشه در مقابلش حدی یا توقعی وجود داشته باشه، دیگه اسمش گذشت نیست دیگه باید اسمشو عوض کرد و گذاشت معامله!
البته یه جاهای محدودی هم ممکنه گذشت درست نباشه اونم در مقابل کسی که از همون اول بنای دشمنی و سوء استفاده داره که شاید بشه مصداقش رو پادشاهان ظالم مثل فرعون ذکر کرد.
ودر چنین جاهایی حتی یک ذره گذشت هم درست نیست حتی اگه باعث پررو شدن اون نشه.
پس در مقابل دوستان و اقوام و کسانی که معمولاً ماها باهاشون ارتباط داریم، ایده آلش گذشت بدون توقع و انتظاره!
اما اینکه ما چقدر میتونیم انجام بدیم بستگی به صبر و بزرگی روحی ما داره!
هرچی روح بزرگتر و قلب مهربانتر باشه، گذشت بیشتره.
@ensane_armani
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهشید ديانت خواه در 1395/11/12 ساعت 09:08:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |