غربالی برای مصلحت
سالها طول کشید که محمد(ص) دفینه های عقول اهل حجاز را بیرون کشد و به آنها بفهماند نه بتها قابل پرستش اند و نه دین آباء و اجدادی آنها قابل تبعیت.
و سالها طول کشید که اندیشه و دین محمد(ص) جایگزین دین آباء و اجدادی اهل حجاز شود و شهرت و آوازه ای پیدا کند!
و این تازه اول ماجرا بود!
تا وقتی دین غریب است و آماج تیرها و نیزه هاست، پیروانش اندکند اما محکم و استوار و خالص!
و زمانی که دین به شهرت و آوازه و قدرت رسید، مردم فوج فوج به دین داخل می شوند؛ گروهی به خاطر حقیقت و گروهی به خاطر مصلحت!
و اینجاست که یک رحلت و یک جابجایی، طالبان حقیقت را از مصلحت جدا می کند!
غربالی که پیامبر پیش بینی اش کرده بود و فرمود: وَ لَوْلا أَنْتَ یا عَلِىُّ لَمْ یُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى
علی(ع) که آمد، حقیقت در غربت بود و قرآن در آوازه و شهرت!
و باز سالها طول کشید تا به نهروانیان بفهماند هر قرآنی حاوی حقیقت نیست!
و باز . . .
قرن ها طول کشید تا دست انقلاب، دین را از انزوای مساجد بیرون بکشد و به آوازه و قدرت برساند تا گروهی به خاطر حقیقت دوستش
بدارند و گروهی به خاطر مصلحت!
و به امید روزی که باز دست مهدی(عج) حقیقت را نمایان کند و مصلحت طلبان را غربال!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهشید ديانت خواه در 1397/01/11 ساعت 01:15:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |