شور و عاطفه یا مکتب انسان ساز؟
نام محرم که می آید دل می گیرد و نوحه ها شروع می شود؛ یکی برای لب تشنه، یکی برای طفل شش ماهه، یکی برای بدن بی سر و . . .
اما آیا حقیقتاً مصیبت امام حسین اینها بود؟
آیا امامی که در کودکی افطار سه روز روزه خود را به یتیم و فقیر و اسیر می بخشد، لب تشنه برایش مصیبت سختی است؟
آیا امامی که همه چیزش برای خداست، از دست دادن فرزند برایش مصیبت جانکاهی است؟
درست است که سالهای سال امامان ما برای مصیبت امام حسین(ع) گریه می کردند و مجلس عزا برپا می کردند؛
درست است که اگر این همه شور و عاطفه در حادثه کربلا نبود، نمی توانست رمز ماندگاری مکتب اهل بیت باشد؛
اما حقیقت اصلی واقعه عاشورا لب تشنه و طفل شش ماهه نیست.
این وقایع شوری است در کنار هزاران شعور نا متناهی!
احساساتی است در حاشیه صدها محتوای عمیق و قابل تأمل!
و اگر این محتواهای عمیق فهم نشود، واقعه عاشورا تنها اشکی است برای تخلیه عاطفی و گرفتن حاجات دنیا و شاید هم اشکی برای ثواب آخرت!
اما دیگر مکتب نیست، انسان ساز نیست!
و نتیجه اش هم این است که سالهای سال محرم و صفر بر ما می گذرد و اشکی میریزیم و احیاناً شام و ناهار متبرکی می خوریم، اما بعد از محرم و صفر شخصیت انسانی ما همان است که بود!
با همه خطاها و احیاناً گناهان قبل!
بازهم به دنبال دنیای خودمان می رویم و حاجات کوچکمان!
و انسانیت و رشد و کمال ما همچنان دور اشک چشمهایمان دور می زند ولی بالا نمی رود.
اما خدا کند محرم امسال طور دیگری باشیم!
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهشید ديانت خواه در 1393/08/12 ساعت 08:01:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
1393/08/30 @ 06:53:50 ق.ظ
گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو]
راستی خواهرجان شما وایبر یا واتس آپ دارید
لاین و اینستاگرام چی؟!
1393/08/30 @ 06:49:48 ق.ظ
گفته ها و ناگفته های یک طلبه [عضو]
سلام عزیزجانم
احسنت….
حرفهای دل بنده را که گاهأ فرصت گفتنش را ندارم شما اینجا عنوان میکنید(لبخند)
ممنونم از حرفهای انسان سازتون…
یاعلی
1393/08/14 @ 05:53:04 ب.ظ
حامی [بازدید کننده]
سلام ممنون از متن تاثیر گزارتون مثل همیشه عالی بود