سلطنت، خلافت و ولایت
✍️بزرگی می گفت وقتی گوشتها را در یک جا جمع می کنی گربه ها بلافاصله به سراغش می آیند!
و این داستان تجمع ثروت و قدرت است.
♦️انسان فطرتاً قدرت طلب است و می خواهد به توانایی مطلق برسد، اما این خصلت، وقتی شیطانی می شود که بخواهد قدرت را از دیگران سلب کند و بر آنها مسلط شود.
♦️خداوند انسان را مختارو صاحب اراده آفریده اما از دیر باز افراد بسیاری تلاش می کردند که قدرت و آزادی را از دیگران سلب کنند و به جای آنها تصمیم بگیرند و البته طبیعی است که چنین اقدامی لازم است با بهانه های گوناگون انجام شود.
👑سلطنت، یکی از شایع ترین نامهایی بود که به این امر اختصاص می یافت؛ پادشاه خود را برتر از دیگران می دانست؛ همه قدرت و ثروت کشور در اختیار او بود و کسی حق مخالفت با او را نداشت.
🕋بعد از ظهور اسلام مردم با مدیری مواجه شدند که از جنس خودشان بود، خود را برابر با آنها می دانست و هرگز قصد تسلط و حاکمیت بر آنها را نداشت، فرمانش را با عشق می پذیرفتند و عاشقانه دوستش داشتند
👈و طبیعی بود که این شخصیت دوست داشتنی بهانه جدیدی برای قدرت طلبان بود تا خود را جانشین او معرفی کنند و همان داستان قدیمی حاکمیت را این بار در لباس خلافت به اجرا درآورند.
♦️۲۵سال طول کشید تا مردم فهمیدند که باید دوباره اختیار از دست رفته خویش را بازستانند و مدیری با ویژگیهای پیامبرانه انتخاب کنند و با این انتخاب بود که امامت و ولایت در صحنه جامعه به فعلیت رسید.
♦️امام(ع) که آمد، ثروت بیت المال را دوباره میان مردم توزیع کرد؛ خزانه را جارو زد و در آن با صدای بلند نماز گزارد تا کسی برای باقیمانده اش نقشه طرح نکند، اسلحه خانه و پادگانهای نظامی تعطیل شد و جهاد بدون اجبار حکومتی تنها با اراده و خواست مردم صورت می پذیرفت؛ هرچند لازم باشد که امام(ع) بارها مردم را به جنگ دعوت کند و آنها بهانه بیاورند و سرپیچی کنند.
♦️این روش هرچند حدود چهارسال بیشتر دوام نیاورد، اما الگویی شد که پیروان آینده امام(ع) بدانند که تمرکز ثروت و قدرت با امامت و ولایت جمع نخواهد شد و به عدالت نخواهد رسید.
🌺میلادش مبارک🌺
#مدیریت_ایرانی
۱۴۰۲/۱۱/۶
@ensane_armani
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهشید ديانت خواه در 1402/11/06 ساعت 11:26:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |