6. نیاز به احترام
یکی دیگه از مسائلی که آرامش ما رو به هم میزنه، توی ارتباط با مردم پیش میاد.
جایی که احساس می کنیم کوچیک شدیم یا بهمون بی احترامی شده.
بعضی هامون سکوت می کنیم و هیچی نمیگیم و فقط غصه می خوریم و بعضی هامون هم سعی می کنیم ناراحتیمون رو به طرف مقابل انتقال بدیم و گاهی هم آنچنان عکس العمل تند نشون میدیم که «به طرف بفهمونیم با کی طرفه»
خیلی وقتها هم وجهه دینی به خودمون می گیریم که مثلاً میخوایم از عزت نفسمون دفاع کنیم؛
غافل از اینکه عزت نفس مربوط به درون خود آدمه و رفتار کسی از بیرون نمیتونه عزت نفس ما رو خدشه دار کنه!
حالا بیاین از بیرون نگاه کنیم:
یه نفر رو در نظر بگیرین که باید در مقابلش خیلی آداب رعایت کنیم، کلمات خاصی به کار به ببریم و خلاصه اگه یه کمی قوانین رو رعایت نکنیم بهش بر می خوره!
شما نسبت به چنین آدمی چه احساسی دارین؟ واقعاً براش احترام قائلین؟ یا نه فقط برای اینکه صداش در نیاد بهش احترام میگذارین؟
دوستش دارین؟ یا اینکه هروقت اسمش میاد دلتون میلرزه و دوست دارین تا اونجایی که ممکنه باهاش روبرو نشین؟
یه مثال دیگه بزنم:
فرض کنین دوتا دوست، دارین:
با یکیشون خیلی راحتین؛ هرچی بهش بگین ناراحت نمیشه، و اگه ازتون توقعی داشته باشه، هیچ فشاری بهتون وارد نمیشه و راحت میتونین تقاضاهاش رو رد کنین یا بهش «نه» بگین.
اما با اون یکی نه؛ خیلی زود بهش برمیخوره، باهاش رودرواسی دارین؛ نمیتونین درخواستش رو رد کنین؛ خیلی نمی تونین باهاش شوخی کنین و . . .
حالا در نظر بگیرین اگه ناچار باشین درخواست یکی از این دوتا رو رد کنین، کدوم رو انتخاب می کنین؟
قاعدتاً اولی رو!
در مقابل کدوم آداب بیشتری رعایت می کنین؟ و ظاهراً احترام میگذارین؟
قاعدتاً دومی!
حالا فکر کنین: کدوم رو بیشتر دوست دارین؟
اولی یا دومی؟
مسلمه اولی براتون عزیزتر و دوست داشتنی تره!
پس می بینین که:
همیشه احترام بیشتر(البته ظاهری) و همه اون چیزی که ما اسمش رو رعایت آداب اجتماعی میگذاریم، به دلیل دوست داشتن قلبی طرف مقابل نیست!
خب، حالا ما دوست داریم برای مردم اولی باشیم یا دومی؟
مسلمه که هرچی بیشتر مردم رو وادار کنیم بهمون احترام بگذارن، بیشتر خودمون رو از چشم اونها انداختیم و محبت قلبی و باطنی رو از خودمون دریغ کردیم!
یادمون باشه مردم یا برای ما قلباً احترام قائل هستند یا نیستند؛ اگه قلباً دوستمون دارند،احترام هم میگذارن و ما هم کیفشو می کنیم!
اما اگه واقعاً دوستمون ندارن باید بگردیم دنیال نقطه ضعفهای خودمون یا اینکه در نهایت به این نتیجه برسیم که ما مقصر نیستیم و از ما خطایی سرنزده که در این صورت بازهم نیازی به احترام ظاهری نداریم!
پس:
برای تسخیر قلبهای مردم بهتره که مردم رو عادت بدیم که تا می تونند با ما راحت باشند و بدون تکلف برخورد کنن.
و بدونیم:
اگه حقیقتاً خوب و دوست داشتنی شدیم، مردم ناخودآگاه و بدون اینکه بخوان، بی اختیار بهمون احترام میگذارن!
کافیه به رفتار خودمون در مقابل اونهایی که دوستشون داریم دقت کنیم؛
پس درخواست احترام زورکی حتی اگه به نتیجه هم برسه به هیچ دردمون نمی خوره!
سعی کنیم واقعاً قابل احترام و دوست داشتنی باشیم!
@ensane_armani
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهشید ديانت خواه در 1395/11/06 ساعت 09:51:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |