کمربند ایمنی
به پلیس راه که رسیدیم راننده گفت:
کمربندها را ببندید تا جریمه نشویم
و ما تازه فهمیدیم که چرا کمربندهایش نه قابل بسته شدن درست بود و نه توان حفظ جان مسافران را داشت
چون تنها قادر بود مانع جریمه شدن راننده شود
و این داستان احکام و قوانین ماست:
بزرگان ما تصور می کردند که با الزام و اجبار می توانند مردم را تربیت و هدایت کنند و با دستور و ابلاغ و بخشنامه جامعه را به سعادت برسانند
و برای همین تصور می کنند که در جامعه آرمانی مهدوی قرار است امام با اقتدار و قدرت همه را وادار به اجرای قوانین کند
اما :
وقتی ماهیت قانون فهمیده و باور نشود، هزاران راه
برای دور زدن آن ساخته می شود
پس برای حاکمیت انسان کامل لازم است تا مردم آرمانها و باورهایش را بفهمند و عالمانه و عاشقانه انتخاب کنند
میلادش مبارک
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط مهشید ديانت خواه در 1398/02/01 ساعت 10:42:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید