موضوع: "غیبت و ظهور"

کدام انتظار؟

کدام انتظار؟

♦️گروهی منتظرند تا تو بیایی و نان شبشان تأمین شود و درد گرسنگی نکشند.
🔻آنها منتظر نان اند، نه منتظر امام

♦️گروهی منتظرند تا تو بیایی و با یک ضربه شمشیر همه دشمنانشان را گردن بزنی.
🔻آنان منتظر گرگ اند، نه منتظر امام

♦️گروهی منتظرند تا تو بیایی و قبر مخفی نشانشان بدهی و برایشان روضه بخوانی.
🔻آنان منتظر روضه خوان اند، نه منتظر امام

♦️گروهی منتظرند تا تو بیایی و با معجزه و اقتدارت همه مردم جهان را مسلمان شیعه کنی، تا همه نماز بخوانند و با حجاب باشند.
🔻آنها منتظر یک حاکم جبارند نه منتظر امام

♦️گروهی منتظرند تا تو بیایی و در مورد همه افعال و زندگی شان برایشان تصمیم بگیری و آنها فقط اطاعت کنند.
🔻آنها در انتظار بردگی اند نه منتظر امام

👈اما….

🔴گروهی هم منتظرند تا راه رشد و کمال و خدایی شدن را نشانشان دهی، منتظرند تا در فضای عادلانه ای که با تلاش خودشان و هدایت تو در جهان حکمفرما می شود، به راههای تسخیر بر جهان بیندیشند و به علم و قدرت بی نهایت برسند

👈آنها منتظر امام و راهنمایند

🔺اصلاً تا راه نداشته باشی و مقصدت را نشناسی، امام و راهنما برایت بی معنی است
🔺کدام راه را برگزیده ای و به سمت کدام مقصد در حال حرکتی تا منتظر امامی باشی که راهنماییت کند؟
🔴به امید آنکه همه ما منتظر امامی باشیم که ما را به خدایی شدن نزدیک کند.

🌺میلادش مبارک🌺

۱۴۰۱/۱۲/۱۶

 

ظهور هالیوودی

ظهور هالیوودی

✍️آن روزها که بشر در اسارت پرستش سنگ و چوب بود، عصا شدن یک اژدها و گلستان شدن آتش، می توانست معجزه خارق العاده ای باشد که او را به قدرتی مافوق سنگ و چوب و فرعون ها و نمرودها آگاه کند.

?و شاید از آن رو بود که مقدمات ظهور و قیام جهانی هم به شکل پدیده های عجیب و مافوق بشری توصیف شده تا یادآور شود که مستکبرین و شیاطین عالم هرچه که باشند، در مقابل قدرت لایزال الهی ناتوان اند.

?اما امروز:
♦️اگر بخواهی نشانه ها و مقدمات ظهور را در میان کتابها و اوراق گذشته جستجو کنی، خواهی دید که سینمای هالیوودی، هم می تواند برایت سفیانی بسازد و آن را در زمین فرو ببرد و هم صیحه آسمانی تولید کند و رسانه ها هم می توانند صدها پیام را به زبانهای مختلف به تمام دنیا مخابره کنند!

♦️حتی علم پزشکی و جراحی پلاستیکی هم قادر است تا انسانی را به نمایش بگذارد تا همه ویژگی های جسمی اش با آنچه در روایات نقل شده مطابقت داشته باشد!

⬅️و آن وقت هر موقع که اراده کنند می توانند ظهوری بیافرینند و امامی را ظاهر کنند!
اما ….

♦️اینجاست که بیان یک لغت برای موعود، شناخت او را برای انسانهای عدالت خواه و حقیقت طلب عالم آسانتر می کند: «انسان کامل»

?آنان که انسان را در «خور و خواب و خشم و شهوت» می بینند،
?آنان که مسلمان و دیندار را تنها در رعایت ظواهر و مناسک جستجو می کنند .
?و آنان که عقل و قدرت تشخیص خود را تعطیل کرده اند و تنها گوش به فرمان تقلید سپرده اند،.
?به سختی می توانند علم و قدرت و دیگر صفات انسانی امام را درک کنند و او را از میان مدعیان بازشناسند.

?اما عدالت طلبان و حق جویانی که سالها در جستجوی یافتن پاسخ سؤالات خود بوده اند و آن را در امام می یابند به امام ایمان می آورند؛ حتی اگر در طول عمر خود نامی از اسلام و شیعه نشنیده باشند.

⛅️به امید آن روز

?میلادش مبارک?

۱۴۰۰/۱۲/۲۷

@ensane_armani

اگر همه مراقبت کنند . . .

اگر همه مراقبت کنند . . .

✍️مدتی است که این ویروس میکروسکوپی، با حمله خود به جهان بشری، وحدت و همدلی عجیبی در انسانهای جهان ایجاد کرده است و جهانیان باور کرده اند که :

?اگر همه دستها را بشویند
?اگر همه مسافرتها را لغو کنند،
?و اگر همه در خانه بمانند،
?خواهند توانست بر این دشمن جهانی غلبه کنند؛

?اما . . .
♦️باید باور کنیم که اتفاقات بسیار دیگری هم هست که نیاز به مراقبت همگانی دارد:

?اگر همه در حفظ محیط زیست مراقبت کنند، آلودگی هوا نخواهیم داشت؛

?اگر همه در نظافت خیابانها و مراکز تفریحی سهیم باشند، با انبوه زباله مواجه نخواهیم بود؛

⚖️اگر همه دولتمردان در راه خدمت به مردمان تلاش کنند، شاهد فقر و بی عدالتی ملتها نخواهیم بود؛

⬅️و در نهایت اگر همه در مناسبات و ارتباطات روزانه خود عادلانه رفتار کنند، هرچه زودتر شاهد برقراری عدالت در همه جهان خواهیم بود.

?به امید آن روز

۹۹/۱/۲۸
#کرونا
#درسهای_کرونایی

 

عدل جهانی

عدل جهانی

✍️می گویند: او می آید و جهانی را پر از عدل و داد می کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شده بود!

?شاید باور ظلم جهانی برای مردم عصر پیامبر(ص) مشکل بود اما امروز ویروس کرونا نشانمان داد که چگونه می شود در همه جهان منتشر شد و همه ملتهای جهان را درگیر کرد.

?اما به راستی چگونه می شود جهانی پر از ظلم را به دنیایی سرشار از عدل و داد تبدیل کرد:
با معجزه ؟ با بمب؟ و یا کشتن همه ظالمین با ضربات شمشیر و یا . . .

?بازهم سری بزنیم به تجربیات و خاطرات کرونایی:
?نچه که این ویروس را در دنیا گسترش می دهد و به صورت ظلمی جهانی منتشرمی کند، «ارتباطات انسانی» است!

?شاید اگر نخستین بار ویروس در بدن انسانی وارد می شد که هیچ ارتباطی با دیگران نداشت، ویروس هم توان انتشار پیدا نمی کرد!

?از طرف دیگر:
❌آنچه می تواند ویروس را از بین ببرد، «فهم و آگاهی ملتها» نسبت به آن و «مراقبت در عمل» است
?و بازهم با استفاده از ارتباطات انسانی! (البته در فضای مجازی)

?ماجرای گسترش ظلم هم همین است:
?به گونه ای که تغییر قیمت نفت و دلار آمریکا می تواند قیمت خوراک دام را در فلان روستای دور افتاده جهان تغییر دهد.

?و از طرف دیگر :
ارتباطات انسانی بین ملتها می تواند مبارزه با ظلم را از ایران به لیبی و مصر و تونس و آمریکا هم بکشاند:
?یعنی:
?يمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا «كَمَا» مُلِئَتْ ظُلْما?

?و اینجاست که امام علی (ع) هدف ارسال پیامبران را یُثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ (برانگیختن ذخایر عقل ) می داند و خداوند آن را لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ذکر می کند❗️

⬅️یعنی رشد عقل و فهم و آگاهی انسان ها به قیام برای عدالت منجر خواهد شد (و البته با ارتباطات انسانی)

?به امید روزی که عقلها باور کنند هرکسی جز او برای فرمانروایی جهان کوچک و اندک است!

?میلادش مبارک?

۹۹/۱/۲۲
#کرونا
#درسهای_کرونایی
#عدل_جهانی

غیبت اینترنت

غیبت اینترنت

در این هفته اکثر ما انتظار را تجربه کردیم

انتظار پدیده ای که با آن انس داشتیم، بسیاری از مشکلات روزمره مان با آن حل می کردیم و بسیاری از ارتباطات و دانشهای ما از طریق ان انجام می گرفت

وقتی قرار بود عکسهای یک مهمانی خانوادگی را برای دیگر افراد خانواده به اشتراک بگذاری و یک دفعه متوجه شدی که صفحه تلگرامت کار نمی کند

و وقتی برای اطلاع از یک جلسه یا کلاس ناچار می شوی به تماس یا پیامک متوسل شوی

وقتی برای جستجوی یک مطلب یا تحقیق و پژوهش روی سایت گوگل حساب می کنی و یکباره با صفحه غیر فعال آن مواجه می شوی

وقتی ناچار می شوی برای ارسال فایل به استادت کیلومترها راه طی کنی تا فایل پایان نامه را به دست او برسانی

و وقتی پس از مدتی از کل کل کردن و شوخی با دوستان قدیمی محروم می شوی و روحیه ات رو به افسردگی می رود

و  . . .

هزاران محرومیت دیگر و عدم آگاهی از ظهور مجدد «اینترنت» موجب می شود که دائم صفحه گوشی ات را چک کنی، اینترنت را قطع و وصل کنی، گوشی را خاموش و روشن کنی تا شاید اینترنت غایب پس از مدتی ظهور کند

 

اما . . .

انتظار و غیبت واژه ای است که ما سالهاست تنها آن را در گوشه کتابها و دعا ها و مساجد و برخی سخنرانی ها شنیده ایم

نه در متن زندگی

موعودی که معتقدیم قرنهاست منتظرش هستیم و قرار است همه مشکلات ما را حل کند و علم و عقل ما را رشد بدهد و همه جهان را به وحدت و همبستگی برساند.

اما . . .

غیر از لحظات دعا و سخنرانی نه انتظارش را می کشیم و نه برای آمدنش تلاش می کنیم

مسأله اینجاست که نه درکی از حضورش داریم و نه تجربه ای

و سالهاست با غیبت او عادت کرده ایم و به زندگی روزمره مان مشغولیم

اصلاً نمی دانیم که با حضور او جهان چگونه می شود و خود ما در چه وضعی قرار می گیریم

شاید اگر بدانیم که با حضورش عدالت و صلح در همه جهان برقرار می شود

و اگر بدانیم مهربانی و عشق در همه جهان گسترش می یابد

و اگر بدانیم که گره های علمی بشریت باز می شود و انسان بر همه عالم مسلط خواهد شد

و هزاران دانسته دیگر

شاید زندگی مان با انتظار او رنگ و بوی دیگری بگیرد!

 

کدام انتظار؟

کدام انتظار؟

✍️قرنهاست برای ولادتش جشن می گیریم و سالها برای آغاز ولایتش❗️
و قرنهاست برای آمدنش انتظار می کشیم❗️
اما نمی دانیم برای چه آمده بود و برای چه رفت و برای چه قرار است دوباره بیاید!
فقط سخنرانها گفتند، شعرا سرودند، مداحها خواندند و ماهم تکرار کردیم که :
«خداکند که بیایی!»
می گوییم منتظریم، چون گفته اند انتظار افضل اعمال است و ما هم مثل دیگران تصمیم گرفتیم منتظر باشیم تا ثواب ببریم!

?اما چگونه⁉️

?تنها راه حلمان خواندن دعای عهد و فرج هر روزه است و دعای ندبه هفتگی و سفری به جمکران و در کنارش هم کمی اشک و آه و گریه و ناله ❗️
و بعد هم می رویم به دنبال زندگی روزمره مان❗️

?اما اگر باور کنیم که «او برای اثبات انسان می آید»، آن وقت است برای منتظر بودن نه به دنبال ذکر می گردیم و نه عبادت خاص❗️

?برای منتظِر بودن، کافی است که باورها، اندیشه ها، احساسات، عواطف، دریافتها و تحلیل هایمان به منتظَر شبیه باشد.

?و تازه می فهمیم که اعمال ما چقدر با حقیقت انتظار فاصله دارد❗️

?گاهی یادمان می رود که امام با عدالت می آید و منتظر، کسی است که، نسبتش با عدالت قریب باشد، چه شیعه اثنی اشعری باشد، چه خورشید پرست و ماه پرست❗️

?و آنها که با نسبتشان با عدالت غریب است و با عدالت غریبه اند هرگز نمی توانند منتظر باشند❗️
فرقی نمی کند که به چه مکتبی، مرامی، مذهبی و دینی متصف باشند❗️

۹۷/۸/۲۶

عید فطر پایانی

عید فطر پایانی

ماه رمضان تمرینی است برای گرسنگی و تشنگی

و شاید بهانه ای برای چشیدن حال گرسنگان و انگیزه ای برای کمک به بینوایان

اما . . .

ای کاش همه درد بشریت همین گرسنگی و تشنگی بود!

و ای کاش روزه ای واجب می شد تا :

اشغالگران حال ملت های آواره را بچشند

و صاحبان برجهای میلیاردی درد مستأجران خانه به دوش را بکشند

قاچاقچیان مواد مخدر حال معتادین را بفهمند

و حاکمان ظالم و مستکبر، حال زندانیان بی گناه در بند افتاده را حس کنند

و . . .

 

عید فطر پایان تمرین گرسنگی و تشنگی است

به امید آن عیدی که با آمدنش گرسنگی و تشنگی بینوایان و ظلم همه مظلومان به پایان خواهد رسید

عید فطر مبارک

 

 

 

فرصتی برای صلح

فرصتی برای صلح

«آدم» هم با همه نبوت و عبودیتش تا شیطنت ابلیس را نفهمید، دشمنی اش را باور نکرد!

اصلاً سخت است مردمی را که شیطنت روباه را نفهمیده اند به جنگ با روباه بکشانی

وقتی روباه با همه حیله گری اش خال المؤمنین است و نماز و روزه به جا می آورد، جهاد با او تفاوت زیادی با صلح و تسلیم ندارد!

و اصلاً انگیزه ای هم برای جنگ با او به نظر نمی رسد!

و اینجاست که به راحتی می شود امام را به چند سکه فروخت و به خانه روباه شتافت!

وقتی ملاکت تنها شعائر و پوسته دین باشد، نماز داماد پیامبر و همسر پیامبر مساوی است و به ناچار جمل را رها می کنی و از امتحان می گریزی!

اما آزمون بزرگ در راه است

آن روز که هزاران نفر در لباس پیامبر و تکیه بر منبر، قرآن تلاوت می کنند، از انتظار سخن می گویند و ندبه می خوانند؛ اما قرآن را بر ضد «مهدی» تأویل می کنند و با او به جنگ برمی خیزند و تو می مانی و دو راهی انتخاب!

 پس امروز وقت آن است که معاویه ها را در میان منبرها و سخنرانی های زاهدانه و خوارج را در دل اشکها و شب زنده داریها و قرآن های سر نیزه را در میان انبوه حافظان و تلاوت کنندگان بشناسی!

که «بقیه الله» دیگر فرصتی برای صلح نخواهد داشت!

۹۷/۳/۱۰

انتظار

انتظار

محمد(ص) که آمد، آنها که نشانه هایش نمی دانستند، باورهایش را ستودند و فداییش شدند و بسیاری از آنان که سالها به دنبال نشانه های پیامبر آخر زمان، کتابها را جستجو می کردند و منتظر آمدنش بودند، دروغگویش خواندند!

و امروز :

سالهاست از آمدن موعود سخن می گوییم و نشانه های ظهورش را می شماریم

به امید دیدار جمالش سلوک زاهدانه برمی گزینیم

و به امید قیام و انقلاب جهانی اش، تشکیل حکومت می دهیم

قرنهاست به نبودنش عادت کرده ایم، اما عادت هم کرده ایم که هرجمعه برایش ندبه بخوانیم و صلواتی بفرستیم و هرسال برایش جشن تولد و تاجگذاری بگیریم!

اما نمی دانم اگر بیاید و به یکباره همه عادتهایمان را به هم بزند چه می کنیم؟

اگر دین جدیدش با بسیاری از آنچه آموخته ایم و عادت کرده ایم متفاوت باشد؟

اگر خورشید پرستان و ماه پرستان ایمان بیاورند و علمای ما قرآن را بر ضد او تأویل کنند؟

اگر لباس و پوششی غیر از آنچه تاکنون تخیل و تصور کرده ایم داشته باشد؟

اگر انسانها را نسبت به آنچه ما تاکنون الزامشان کرده ایم آزاد بگذارد؟

و اگر عدالتش حکومتهای ما را به هم بزند؟

چه می کنیم؟

غیبت - عاشورا

غیبت - عاشورا

اگر بنا نبود غیبت و انتظاری باشد عاشورا هم لازم نبود


عاشورا تقدیم همه مراتب امامت بود تا مهر انسان در جریان تاریخ تضمین و تأمین شود.


هزینه های بیعت آدمیان برای همیشه تاریخ همان بود که در کربلا پرداخت شد

 

تعریف منتظر

تعریف منتظر

♦️منتظر آن کسی است که وقتی امام آمد می بیند همانی است که می طلبد،

?بقیه تعاریف از منتظر تعاریف جعلی است،
♦️اگر بگوییم منتظر کسی است که بعضی کارها را انجام دهد، یا دعاهایی را بخواند، همه آنها باید نتیجه اش این باشد که مرامش مرام منتظَر شود و شبیه او شود،
♦️وقتی امام بیاید حرفهایش به جانش بنشیند و حرفها و ادبیاتش را معادل حقیقت بداند.

@ensane_armani

نقطه ملاقات

نقطه ملاقات

ما نایستادیم امام بیاید، او هم نایستاده که ما برویم، ما هردو به نقطه ملاقات می رویم؛

 نقطه ملاقات نقطه ای است که ما منتظر شدیم،

منتظر آن کسی هست که وقتی او بیاید، می بیند اندیشه اش، تحلیلش و منطقش شبیه اوست، حسش حس اوست و برنامه او را بهترین می بینند،

 

@ensane_armani

ارزشهای انسانی همان ارزشهای الهی است

ارزشهای انسانی همان ارزشهای الهی است

امروز مدیریت امام در جهان این است که ما را تربیت کند و منتظر بار آورد،

آن هم به وسیله ارزشهای انسانی که همان ارزشهای الهی است،

این شیطان است که بین ارزشهای الهی و ارزشهای انسانی تقابل درست کرده است و بعضی از انسانها را به نام الله و خدا و پیغمبر نسبت به انسان بدبین کرده است.

@ensane_armani

شرط آمدن امام

شرط آمدن امام

لازم نیست امام روزی بیاید که همه او را شناخته باشند که امام یازدهم هست،

لازم نیست مسلمان شیعه دوازده امامی باشند که او را قبول کنند،

هیچ شرطی آمدن او ندارد، جز اینکه ما به آنجایی برویم که او قرار است بیاید،

نه اینکه در کوچه ای منتظرش باشیم که او از این کوچه عبور نخواهد کرد.

@ensane_armani

خانه تکانی باورها

خانه تکانی باورها

روز عرفه قرار است بشناسی
خودت را، خدایت را، جهانت را، امامت را
امامی که قرار است باورش داشته باشی تا اصول دین و مذهبت درست شود
قرار است بشناسیش تا مرگت جاهلی نباشد
قرار است منتظرش باشی تا بیاید
اما . . .
امام فقط مال تو نیست
مال آنهایی هم هست که نه نامی از او می دانند و نه نشانی
تنها یک فطرت انسانی حقیقت گرا دارند و عدالتخواه
و او قرار است بیاید و خود را برای تو و آنها و همه جهانی که تنها نقطه مشترکشان انسان بودن است بشناساند
مبادا که انسان عدالتخواه اروپایی باورش کند و تو پس از سالها دعای فرج و عهد و ندبه، هنوز منتظر تطبیق او با اخبار و روایات مانده باشی.
و مبادا مصداق انکار کنندگانی باشی که «يَعْرِفُونَهُ‏ كَما يَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ»
عرفه فرصت خوبی است برای خانه تکانی شناخت ها و باورها
و برای شناختن اینکه منتظر کدام امام هستیم!

@ensane_armani

سوال از دین

سوال از دین

امام از دین کسی سؤال نمی کند،

از جغرافیا سؤال نمی کند،

او اصلاً سؤال نمی کند که تو کیستی و چیستی و کجا هستی؟

سؤال نوعی فقر علمی است و کسی خودش را با سؤال اثبات نمی کند

او آمده تا جواب بگوید، و خودش را با جواب اثبات کند

@ensane_armani

 

نسبت با عدالت

نسبت با عدالت

من هر اسمی داشته باشم،

به هر مکتبی ، مرامی، مذهبی و دینی متصف باشم،

به هر قومی، قبیله ای ، نژادی و جغرافیایی مرتبط باشم

اما نسبت من با عدالت غریب باشد، نمی توانم منتظر باشم

ولی اگر نسبت من با عدالت قریب باشد، من منتظر هستم

@ensane_armani

منتظر کیست

منتظر کیست

منتظِر کیست؟
ذکر، انسان را منتظر نمی کند،
هیچ نوع عبادتی انسان را منتظر نمی کند،
هیچ نوع کار خاصی آدم را منتظر نمی کند،
منتظِر، یعنی آن کس که باورها، اندیشه ها، احساسات، عواطف، دریافتها و تحلیل هایش به منتظَر شبیه تر است،
منتظِر، آن کسی است که وقتی امام آمد می بیند که از قبیله و قافله اوست، مکتب و مرامش مرام اوست،

@ensane_armani

دعوت به بهار

دعوت به بهار

دعوت به امام مثل بهار است

بهار چیست؟ بهار زنده کننده و احیاگر انسان است،
مذهب و دین نمی شناسد
بهار دعوتی فراگیر است
نژاد نمی شناسد،
قلمرو و سرزمین نمی شناسد، نسبتش به آحاد انسانها درتاریخ یکسان است،
آن کسی که از انسانیت فاصله دارد از این جبهه فاصله دارد،
به هر نسبتی که انسانیت قوی می شود به این جبهه نزدیک می شود.

@ensane_armani

بیداری

بیداری

بیداری یک انتخاب است

می شود خوب انتخاب کرد

و می شود یک انتخاب خوب را به یک انتخاب فراگیر برای آحاد جامعه، تبدیل کرد.

چه در مقیاس ملی و چه در مقیاس جهانی 

به امید روزی که همه او را انتخاب کنند

اللهم عجل لولیک الفرج

او می آید

او می آید

او می آید

البته هم ما می آییم و هم او،هم ما انسانها، (نه فقط مسلمانها و شیعه ها)، ما انسانها می آییم و او می آید،

بنا نیست که کسی بماند و کسی به نزد کسی برود،
او می آید و ما می آییم. او به سمت نقطه ای می رود که ما می آییم ، ما به سمت نقطه ای می رویم که او می آید.
ما بناست در نقطه ای همدیگر را در آغوش بگیریم
یک تحول است ، یک تغییر است و یک حرکت است و ایستایی و توقفی وجود ندارد. بازگشت و عقب گرد اساسا قابلیت طرح ندارد.

@ensane_armani

دنیا زندان مؤمن است یعنی چه؟

این تعبیر را زیاد شنیده ایم: «الدنیا سجن المؤمن و جنه الکافر» دنیا زندان مؤمن است و بهشت کافر. بعد هم برای آن شرح و تفسیرهایی بیان کرده اند که مثلاً به این دلیل است که مؤمن در دنیا رنج و سختی زیاد می کشد و آزمایش می شود اما کافر در اینجا عیش و نوش می کند و در جهنم عذاب می کشد و . . .

این شرح و تفسیرها شاید تا اندازه ای صحیح باشد اما کاملاً گویا نیست. چرا که زندان ویژگی اصلی اش تنگی و اسارت است نه اعمال شاقه! ممکن است زندانی باشد که شکنجه هم نداشته باشد اما فقط محیط کوچک و دربسته باشد.

برای روشن شدن مطلب بد نیست نگاهی به مراحل تولد انسان بیندازیم:

انسان در ابتدا که به دنیا می آید نطفه ای بسیار کوچک در رحم مادر است. تا نطفه کوچک است، فضای رحم مادر برایش کافی است؛ در همان جا زندگی می کند و تغذیه می کند. اما وقتی 9 ماهه شد، فضای رحم مادر برایش کوچک است. دیگر آن فضا نمی تواند نیازهای او را برآورده کندو او را رشد دهد. لذا باید از آن فضا بیرون بیاید و در محیط بزرگتری به زندگی ادامه دهد.

حال همین نوزاد رشد کرده وقتی وارد دنیا می شود، فضای دنیا برایش بزرگ است و می تواند از همه اماکانات آن برای رشد و کمال خود استفاده کند. اما همین انسان وقتی روحش بزرگ و متعالی شد و اندیشه اش رشد کرد، دیگر فضای دنیا برایش کوچک است یعنی هرچند جسمش حتی یک میلیونیم دنیا را هم اشغال نمی کند ولی روحش دیگر در این دنیا ارضاء نمی شود و به عوالم دیگری نیاز دارد. لذا روحش احساس اسارت می کند و دنیا برایش زندان است.

حال تصور کنید در زمان پس از ظهور اگر همه انسانها بتوانند به رشد و کمال برسند و از همه امکانات دنیا برای این رشد و کمال استفاده کنند، دیگر دنیا برایشان کم است و آن موقع است که به نوعی تاریخ انقضای دنیا تمام می شود و صحنه قیامت رخ می دهد و همه انسانها وارد عالمی می شوند که عظمت بی نهایت دارد و بتوانند از همه عظمت آن بهره مند شوند.

حال تصور کنید انسانهایی که نتوانسته باشند یا نخواسته باشند که از این دنیا برای رشد و کمال بهره بگیرند، وقتی وارد قیامت می شوند، نمی توانند از همه عظمت آن استفاده کنند و به نوعی شبیه نوزادی می مانند که ناقص به این دنیا می آید.



افزایش علم و معرفت در زمان ظهور برای شناخت خدا

خداوند هدف از خلقت عالم را شناخت خود معرفی کرده و فرموده است:

من گنج مخفی بودم، پس دوست داشتم که شناخته شوم، پس خلقت را آفریدم.

از طرفی تنها موجودی که می تواند خدا را بشناسد، انسان است و معلوم است که شناخت خداوند با علم و معرفت ممکن است چرا که اساساً پدیده شناخت هرچیزی داشتن علم و معرفت به آن است.

حال در نظر بگیرید بشر ناقص امروز که نیمی الهی و نیمی زمینی است، چگونه می تواند خدا را بشناسد. اینجاست که وظیفه امام و انسان کامل مشخص می شود. کار امام در اینجا افزایش و رشد علم و معرفت انسانهاست تا بوسیله آن بتوانند خدا را بشناسند.

از طرف دیگر در حدیث داریم که علم 27 حرف است و تا قبل از زمان ظهور 2 حرف آن شناخته شده و 25 حرف آن بعد از ظهور شناخته می شود.

اگر این دو عبارت را کنار هم بگذاریم در می یابیم که افزایش این علم و معرفت در زمان ظهور در حقیقت برای شناخت خداوند است یعنی در زمان ظهور موانع با برقراری عدالت، موانع از پیش پای بشر برداشته می شود، به کمک امام عقول مردم رشد می کند به نحوی که ظرفیت افزایش علم و معرفت را پیدا کنند و در نتیجه آن، با افزایش علم و معرفت، خداوند نیز بیشتر شناخته می شود و هدف خلقت عالم محقق خواهد شد. در حقیقت این چرخه آفرینش که با هدف شناخت خداوند آغاز شده، در نهایت امر و در زمان ظهور به مقصد اصلی خود خواهد رسید.


ضرورت ظهور

تا به حال به این مسأله فکرکرده اید که پدیده ظهور چرا باید اتفاق بیفتد؟ یا اصلاً اگر اتفاق نیفتد چه می شود؟

در نظر بگیرید خدا انسانها را خلق کرده و روی زمین قرار داده تا به کمال برسند، بعد از گذشت چندین سال عده ای از آنها موفق می شوند و به کمال می رسند و عده ای موفق نمی شوند و گروهی سقوط می کنند و پس از مدتی هم عمر دنیا به پایان می رسد و هر انسانی نتیجه اعمال خود را در قیامت خواهد دید و به بهشت یا جهنم خواهد رفت.

آیا در این سیر مشکلی وجود دارد؟ نقصی مشاهده می شود؟ آیا با عدل خدا ناسازگار است؟

در نگاه اول مشکلی به نظر نمی رسد! اما کمی عمیق تر که نگاه کنیم می بینیم تا وقتی آن اتفاق نیفتد، بخش عظیمی از ظرفیت انسان و جهان بلا استفاده می ماند.

در نظر بگیرید یک کلاس با چندین دانش آموز تشکیل می شود و قرار است یک کتاب 22 فصلی را به آنها آموزش دهند. معلم و دانش آموزان شروع به یادگیری می کنند و برای 22 فصل خودشان را آماده می کنند. اما ناگهان پس از خواندن 2 فصل به آنها گفته می شود که کلاس تمام شده و بقیه فصول آموزش داده نمی شود و امتحان نهایی در پایان 2 فصل گرفته می شود.

شاید معلم و دانش آموزان هر دو راضی باشند و حقی هم از کسی ضایع نشود، اما هر دو احساس می کنند قدری از وقت و انرژی شان را بیهوده صرف کرده اند و یا به اصطلاح احساس می کنند «کسی آنها را سرکار گذاشته است»!

ماجرای عالم هم همین است. وقتی خداوند در آیاتی شب و روز و خورشید و ماه و دریا و هرچه در آسمان و زمین است را مسخر انسان قرار داده است، مسلماً قرار است از ظرفیت همه این مخلوقات برای شناخت خدا استفاده شود و اگر قبل از ظهور و برقراری عدالت و برطرف شدن موانع شکوفایی بشر، قیامت واقع شود، در واقع انگار انسانها و بقیه مخلوقات هم سر کار رفته اند!


عدالت وسیله است نه هدف

بسیار شنیده ایم که امام که می آید جهان را از عدل پر می کند و همیشه تصور کرده ایم که هدف ظهور امام همین است. اما حقیقت این است که برقراری عدالت، مقدمه کار امام است نه نتیجه. برقراری عدالت تازه موانع را از سر رشد و کمال بشریت بر می دارد و رشد و کمال را آسانتر می کند و پس از آن کار اصلی امام که هدایت انسانها و مدیریت جامعه است آغاز می شود.

گرسنه ای را تصور کنید که در طول روز به دنبال سیر کردن شکم خود است. نهایت آرزو و آرمانی که می تواند تصویر کند، یک سفره رنگین است که مرغ بریانی یا ران گوسفندی در آن باشد. یا تشنه ای که در طول روز نتوانسته خود را سیراب کند، نهایت تصویرگری و هنرمندیش از آینده ایده آل، یک لیوان آب یا شربت گواراست.

اما همین ها وقتی سیر یا سیراب شدند، آرزوها بزرگتر می شود و آرمانها بالاتر می رود و به قول دیگر افق نگاهشان می تواند به سطوح بالاتری هم ارتقا یابد.

هرچند در همین شرایط هم کسانی هستند که در اوج فقر و گرسنگی به افقهای بالاتر می اندیشند و آرمانهای بلندی دارند اما طبیعت بشر اینگونه نیست.

اما عدالت که برقرار می شود کسی غصه آب و نان خود را نمی خورد و دغدغه ادامه حیات خود و خانواده اش را ندارد و در نتیجه می تواند به آینده خود، رشد و کمال خود و آرمانی که به خاطر آن خلق شده بیندیشد و پس از آن است که می تواند در جهت آن قدم بردارد و به کمک امام به مقصد برسد.

ظلم جهانی یعنی چه؟

گفتیم که جهانی شدن ظلم یکی از نشانه های ظهور است. اما جهانی شدن ظلم یعنی چه؟ آیا لازمه جهانی شدن ظلم آن است که ظلم در همه نقاط جهان وجود داشته باشد و هیچ شهری،‌ روستایی و حتی خانواده ای بدون ظلم باقی نماند؟

اگر اینگونه باشد که سیر جهان به سمت ظلم و بی عدالتی برود و هرچه پیش می رود فساد بیشتر و بیشتر شود، آیا چنین جهانی امام را خواهد خواست؟ چه کسی می خواهد برای عدالت قیام کند؟ یاران امام چه کسانی خواهند بود؟ و در این صورت آیا این همه ظالم امام را خواهند خواست و مانع ظهور و حضور او نخواهند شد؟

پس جهانی شدن ظلم به معنای وجود ظلم در همه جای جهان نیست، بلکه به معنای تأثیر ظلم یک گوشه از جهان در اقصی نقاط دنیاست.

زمان صدر اسلام را تصور کنید: ظلمی که در عربستان رخ می داد، هیچ تأثیری در مردم ایران نداشت و حتی ستمی که در مکه وجود داشت، مردم مدینه را متأثر نمی کرد، همچنانکه می بینیم که پیامبر(ص) برای فرار از فشار و اختناق حاکم در مکه به مدینه هجرت کرد و در آنجا توانست حکومت اسلامی تشکیل دهد.

اما آیا امروز هم،‌ اینگونه است؟

به مسائل سیاسی و اقتصادی جهان توجه کنید: یک تصمیم ناعادلانه در سازمان ملل در آمریکا، قیمت دلار را در سراسر جهان تغییر می دهد و گاه به تبع آن قیمت خوراک دام در یک روستای دورافتاده ایران تغییر می کند!

آیا اگر کسی بخواهد از ظلم آمریکا به جایی هجرت کند، جایی برای فرار خواهد داشت؟

آیا این تأثیر جهانی ظلم نیست؟

البته پدیده جهانی شدن در مجموع برای آینده جامعه بشری و همچنانکه خواهیم گفت برای ظهور یک واقعه ضروری است اما همانطور که می تواند تأثیرات مثبتی داشته باشد،‌ نقش مخرب هم خواهد داشت.


ظلم جهانی، نشانه ظهور است نه لازمه آن!

بارها شنیده ایم که امام که می آید جهان را از عدل و داد پر می کند همان طور که از ظلم و ستم پرشده بود. به تبع این جمله بسیاری ساده اندیشان تصور کردند که برای ظهور امام باید جهان را از ظلم و ستم پر کنیم و لذا مبارزه با ظلم را نفی کردند.

برای پاسخ باید گفت که جهانی شدن ظلم،‌ نشانه ظهور است نه لازمه ظهور!

به این مثال توجه کنید:

وقتی در ایستگاه راه آهن منتظر قطار هستید، با شنیدن صدای سوت قطار و مشاهده دود، متوجه می شوید که قطار در حال نزدیک شدن است. اما آیا اگر کسی زودتر از موعد مقرر سوت قطار را به صدا درآورد،‌ قطار زودتر خواهد رسید؟

مسلماً نه!

آنچه قطار را حرکت می دهد، راننده و روشن شدن موتور لوکوموتیو است نه صدای سوت؛ و تا زمانی که موتور روشن نشده شما هرچقدر هم سوت بکشید،‌ قطار از جای خود تکان نمی خورد!

ماجرای ظهور هم همین است:

لازمه ظهور امام، بزرگ شدن جامعه بشری و احساس نیاز به امام است. اما یکی از نشانه های آن می تواند جهانی شدن ظلم و پر شدن دنیا از ستم و جور باشد. اما اینکه جهانی شدن ظلم چه مفهومی می تواند داشته باشد، ماجرایی است که باید جداگانه به آن پرداخته شود.



شناخت فلسفه غیبت

بزرگی می گفت تا فلسفه غیبت را نفهمی فلسفه ظهور را نمی فهمی!

وقتی به تاریخ مراجعه می کنیم می بینیم هربار شیطان با ابزارهای مختلفی مانع مدیریت انسانهای کامل بر جامعه شده است و جالب است که مانع اصلی حکومت امام دوازدهم و عامل اولیه غیبت، یک حکومت کوچک ظالم در سامرا بود!

یعنی تصور کنید امامی که می بایست بر همه جهان مدیریت و حکومت کند، به خاطر یک حاکم در شهر سامرا، به ناچار به غیبت می رود و این غیبت بیش از 1400 سال طول می کشد!

اما واقعاً در طول این 1400 و اندی، هرگز این مانع کوچک برطرف نشده است؟

مسأله دیگر اینکه امامی که نتوانست بر یک حکومت کوچک سامرا پیروز شود، چگونه می خواهد جهان را پر از عدل و داد کند؟

پاسخ سؤال فوق را دقت در یک آیه قرآنی، روشن می کند:

لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ (25حدید)

اگر قرار بود امام با قدرت شمشیر یا استفاده از نیروی غیبی و الهی بر ظالمان پیروز شود، این کار را همه پیامبران و امامان دیگر می توانستند انجام دهند و اصلاً خود خداوند از ابتدا به محض اینکه بنده ای طریق ظلم را پی می گرفت او را نابود می کرد!

پس مطابق آیه فوق خداوند پیامبران را به همراه کتاب و میزان ارسال کرده تا مردم خودشان برای عدالت قیام کنند. یعنی همان طور که در بحثهای قبل گفتیم بازهم مشخص می شود که هدف، رشد و کمال انسانها بوده است نه نابودی ظالمین!

قرار بوده که جامعه بشری آنقدر به رشد و کمال برسد و آنقدر عدالت را بفهمد و بطلبد تا خودش بخواهد و برخیزد و برای نابودی ظلم حرکت کند و اینجاست که امام کار هدایتش آغاز می شود و به او در پیمودن این راه کمک می کند. یعنی تا زمانی که بشریت به رشد و کمال حقیقی نرسد و تفاوت حاکم ظالم را با انسان کامل درک نکند، یا کمتر از آنی که هست تصور کند، آموزه های امام برایش سودی نخواهد داشت!

به این مثال توجه کنید:

یک دانش آموز دبستانی از 6 سالگی وارد دبستان می شود حساب و خواندن و نوشتن می آموزد، بعد وارد دبیرستان می شود و ادبیات و حل معادله یاد می گیرد و در هر مقطع معلمان خاص خود را نیاز دارد.

طبیعی است که کودک دبستانی برای یادگیری خواندن و نوشتن نیاز به یک استاد دانشگاه با تحصیلات دکترای ادبیات فارسی ندارد و اگر استادی با این تحصیلات در کلاس دبستان قرار گیرد، دانش آموزان دبستانی نمی توانند از همه علم این استاد بهره بگیرند و لذا بخش اعظمی از علوم و توانایی های استاد بی بهره می ماند! اما به محض اینکه این جوان وارد دانشگاه شد، علم معلم دبستانی برایش کم است و نیاز و مطالبه او بیش از حد معلمان دبستان و دبیرستان است و این تنها به دلیل رشد علمی او در طی سالهای تحصیل است.

این مثال تا حدی فلسفه ظهور را مشخص می کند:

امام وقتی می آید که بشریت به این نتیجه برسد که حاکمان فعلی برایش کم است و نمی تواند او را به رشد و کمال حقیقی برساند و این وقتی اتفاق می افتد که خودش حقیقتاً طالب رشد و کمال باشد.

آیا جامعه امروز بشر به این نتیجه رسیده است که حاکمان امروز اروپا و آمریکا و آفریقا و امثال آن برایش کم است و او را به رشد و کمال نمی رساند؟ یا اینکه همان قدر که نانش به موقع رسید، دهانش بسته می شود و کاری به چیز دیگر ندارد؟

اینجاست که می گوییم جامعه بشری باید بفهمد، رشد کند و بزرگ شود تا نیاز به امام و انسان کامل را احساس کند و گرنه تا زمانی که مثل کودک دبستانی در حل جدول ضرب مانده باشد همان معلم دبستانی برایش کافی است!