موضوع: "شبکه های مجازی"

آرمان انقلاب ادامه دارد

آرمان انقلاب ادامه دارد

گاهی درس که می خوانی همه فکرت به نمره ای است که قرار است از امتحان دریافت کنی

و وقتی نمره دلخواهت را نمی گیری از تلاش برای درس خواندن پشیمان می شوی

اما بزرگترها یادآوری می کنند که هدف درس خواندن، نمره نیست!

 و این ماجرای امروز انقلاب ماست

نام انقلاب را که می شنوی به یاد خیلی چیزها می افتی:

استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی

اما وقتی دور و برت را نگاه می کنی:

رآکتور پر از بتون می بینی

«جمهور»ی که فریاد عدالت خواهی اش خاموش می شود

و اسلامی که روز به روز مغزهایش بیشتر فرار می کنند و پوسته هایش ضخیم تر می شوند

به یاد «آزادی» می افتی که پس از سالها هنوز جرأت تعریف خودش را ندارد و آنقدر دستخوش حجابها و گرد و غبارها شده که کسی باورنمی کند یکی از بزرگترین آرمانهای انقلاب بود!

و امروز مردم، مثل معلمی می مانند که باید درس انقلاب را از کلاس اول و صفحه اولش برای مسؤولان دوباره توضیح بدهند تا یادشان بیاید که هدف انقلاب چه بود!

اما بازهم بزرگترها از انقلاب پشیمان نشده اند

بزرگترها هنوز هم می گویند هدف انقلاب تنها حکومت و جمهوری اسلامی نبود!

انقلاب آرمان بزرگی داشت که هنوز هم ادامه دارد هرچند مسؤولانش نتوانند نمره دلخواه مردم را کسب کنند!

محدوده تکریم

وقتی داخل حرم می شوی، همه چیز، نام دیگری می گیرد!

 “زائر امام رضا” واژه زیبایی است که انگار هر تکریمی را واجب می کند و هر توهینی را حرام!

صحن امام رضا مکانی است که حتی زباله جمع کردنش هم  عاشقانه می شود!

اما….

گاهی یادمان می رود که خدای امام  رضا بندگانی دارد که خودش همه را (یعنی همه بنی آدم را) تکریم کرده و به خاطر خلقت همه انسان ها به خودش تبریک گفته!

 آیا تکریم و خدمت به بندگان خدا  محدود به  ناحیه جغرافیایی حرم است؟

واقعا نمی شود تکریم و خدمت به همه انسان ها در سراسر عالم مثل جمع کردن زباله های داخل حرم عاشقانه باشد؟

 وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ(اسراء ۷۰)

 ۹۶/۵/۱۳

 مشهد مقدس

@ensane_armani

 

سخن گفتن با مردم

سخن گفتن با مردم

مشهد که می آیی معجونی از انسان ها را میبینی که هرکدام در دنیای خودشان غرق اند

یکی برای شفای مریضش آمده و یکی برای مشکلات مالی اش و یکی برای قبولی کنکور

و هرگز نمی توانی ارزش رفاه و سلامتی را برای آن دانش آموز پشت کنکور مانده ای توصیف کنی که همه آرزو و خوشبختی اش را ورود به دانشگاه می بیند

اشتباه باشد یا درست، فرقی نمی کند او عینک خودش را دارد و دنیای خودش را

حق نداری به خاطر دنیای کوچکش سرزنشش کنی وگرنه تو نیز در مقابل دنیاهای بزرگتر، مستحقق شماتتی

او توی باغ خودش سیر می کند و اگر دلسوزش باشی راهی نداری جز اینکه پای به درون باغ او بگذاری و با عینک او دنیای کوچکش را بنگری

و به قول امام‌ رضا(ع):

 حدّث الناس بما يعرفون، و اتركهم ممّا لا يعرفون

 با مردم به اندازه‏اى كه مى‏توانند شناخت سخن گو، و آنچه را كه نمى‏توانند دانست رها كن.

  الحياة ج‏2، ص466

@ensane_armani

اعتبار حل المسائل

اعتبار حل المسائل

وقتی یک مسأله ریاضی را خودت حل می کنی، می توانی در مورد همه مراحلش، توضیح دهی

می توانی با اعتماد به نفس کامل از راه حل یافته خودت دفاع کنی!

اما وقتی جوابش را از روی حل المسائل حفظ می کنی تا روی برگه امتحان بنویسی تنها می توانی به حافظه ات اعتماد کنی

نه دلیل ها را می فهمی و نه می توانی از نتیجه مسأله دفاع کنی!

در مقابل هر سؤال و شبهه ای تنها یک پاسخ داری:

«در حل المسائل نوشته بود!»

و کافی است که یک نفر اعتبار این حل المسائل را زیر سؤال ببرد تا همه زحماتت را به باد دهد.

و این حکایت باورهای امروز ماست!

وقتی باورهایمان، اطلاعات اجتماعی و سیاسی مان تنها بر مبنای چند «حل المسائل» استوار باشد، لرزیدن یکی از آنها کافی است تا مسلمان را نامسلمان نماید و چپ و راست را جابجا کند.

@ensane_armani

 

پایان میهمانی

میهمانی هم محدودیت های خودش را دارد، باید مدتی با عادتهای خودت خداحافظی کنی

گاهی برای رضایت میزبان و گاهی برای حفظ آبروی خودت

برای بعضی ها سخت می گذرد و برای بعضی ها شیرین

بستگی دارد که چقدر مجبور می شوی خودت نباشی

  • بعضی مثل رودخانه ، زلال و شفاف اند، چیزی برای پنهان کردن ندارند!
  • بعضی خود را پنهان می کنند و برخی از نو می سازند

و پایان مهمانی برای هرکدام مزه خاصی دارد!

یکی ازتمام شدن خوشحال است و یکی از ساخته شدن

عید فطر مبارک

 

@ensane_armani

انتظار حقیقی

از بعدازظهر که می گذرد،‌شمارش معکوس شروع می شود:
چقدر تا افطار مانده؟
پس کی اذان می گویند؟
از تشنگی هلاک شدم!

از یک ساعت مانده به افطار، سفره پهن می شود، سماور به جوش می آید،
خرماها در ظرف چیده می شود و همه پایش سفره می نشینند،آماده و منتظر

همه چیز آماده است تا صدای الله اکبر مؤذن بلند شود و دستها به طرف ظرف خرما دراز شود . . .

شاید یکی از فواید روزه داری در روزهای گرم تابستان، چشیدن معنای حقیقی عطش و معنای حقیقی انتظار است.
وقتی تشنه باشی و محتاج، برایش لحظه شماری می کنی.
وقتی منتظرش باشی قبل از آمدنش همه چیز را و حتی خودت را آماده می کنی.
و اینجاست که می توانی خودت را محک بزنی آیا همه انتظارهای تو همین گونه است؟!
آیا وقتی برای آمدنش واقعاً لحظه شماری می کنی؟
واقعاً همه چیز آماده است؟
حتی خودت؟
و شاید عجیب نیست که ادعا کنیم که او وقتی می آید که انتظار ما مثل انتظار روزه دار برای لحظه افطار باشد!

@ensane_armani

پاسخهای قالبی

وقتی برای پاسخ به سؤالات و شبهات دست به دامن فضای مجازی می شوی، معمولاً بسته پاسخهای قالبی پیدا می کنی که برای بعضی شبهه های قالبی خاص مفیدند

اما کافی است که در میان مخاطبان یک نفر پیدا شود تا جمله ای از پاسخ قالبی تو را زیر سؤال ببرد تا تصمیم بگیری متن پاسخ عاریه ات را یکبار بخوانی و لااقل خودت تحلیلش کنی

این حکایت فضای مجازی ماست

حکایت آنهایی که ترجیح می دهند به جای تعقل و اندیشه درباره شبهات به پاسخهای عاریه ای پناه ببرند

فراموش نکنیم که همه اعتقادات و باورهای ما تعقلی است و تنها در حوزه کوچکی از اعمال خود مأمور به تقلیدیم

اما گاه هیبت فضای مجازی آنچنان ما را مغفول می سازد که فراموش می کنیم که نویسندگان این اطلاعات عاریه ای هم انسانهایی مثل ما هستند.

فراموش نکنیم که کثرت انتشار یک خبر در فضای مجازی به معنای تواتر نیست. بلکه می تواند یک خبر ساختگی از یک منبع جعلی باشد که با فشار دادن یک دکمه در چند ثانیه به هزاران رسانه منتقل می شود

فراموش نکنیم که هیچ انسانی را نمی توان از روی کاغذ و اخبار و رسانه شناخت.

رسانه می تواند از یک انسان پاک و صادق و خالص یک شیطان بسازد و از یک روباه مکار، یک مظلوم بی تقصیر!

باور کنیم که ما هم می توانیم فکر کنیم، تحلیل کنیم و بر اساس تحلیل و اندیشه خودمان قضاوت کنیم

و اگر اندیشیدن را باور نکنیم، یک دگرگونی در منابع معتبر و مورد اعتماد امروز ما می تواند باورهای فردای ما ویران کند.

@ensane_armani

23. تمرین روشهای تبلیغاتی در شبکه های مجازی

وقتی با مطالب شبکه های مجازی مواجه می شویم، بعضی مطالب و بعضی قالبها برایمان جذابتر است.

  • گاهی خواندن یک متن هرچند کوتاه در مورد یک موضوع برایمان خسته کننده تر از شنیدن صدای سخنران و یا تماشای فیلم است.
  • گاهی خواندن یک جمله بر روی یک تصویر جذابتر از خواندن همان جمله بدون عکس است.

در شبکه های مجازی ما ناخود آگاه در قالب دریافت کننده یک پیام خاص قرار می گیریم و اگر کمی دقت و تأمل کنیم تأثیرات یک پیام خاص را در خودمان مشاهده می کنیم.

این تأثیرپذیری وقتی به درد می خورد که بخواهیم پیام خاصی را در قالب خاصی به شنونده ای منتقل کنیم.

در این شرایط کافی است خودمان را به جای مخاطب بگذاریم: آیا حوصله خواندن این متن طولانی را داریم؟

آیا اگر چنین متنی را جلو ما می گذاشتند تا آخر می خواندیم؟

آیا تماشای این تصویر بر روی ما تأثیرگذار است؟

آیا خودمان از دیدن این فیلم متأثر می شویم؟ آیا خودمان از این استدلال قانع می شویم؟ و . . .

این ارزیابی به ما کمک می کند تا بیش از آنچه خود دریافت کرده ایم از مخاطب انتظار نداشته باشیم!

@ensane_armani

22. شناخت علاقه ها و بهانه ها

بارها شده که ساعات زیادی را در شبکه های مجازی صرف کرده ایم و متوجه سختی صندلی مان و نامناسب بودن نوع نشستنمان نشده ایم و بعد از تمام شدن کار یکباره متوجه گرفتگی یا بی حس شدن در برخی اعضای بدنمان می شویم!

حال در نظر بگیرید اگر قرار بود  در همین شرایط مطالعه کنیم، درس بخوانیم یا کارهایی مثل آن  را انجام دهیم، دهها ایراد از میز و صندلی و نور اتاق و شرایط می گرفتیم!

 اما چرا؟

این چه نیرویی  است که ما را آن چنان میخکوب می کند که گاه از گذر زمان و شرایط اطرافمان غافل می شویم؟

علاقه و جذابیت دو عاملی است که می تواند این کشش دو طرفه را ایجاد کند!

علاقه از طرف ما و جذابیت از طرف وسیله موجود!

و به نظر می رسد وجود یکی از این دو برای پشتکار ما کافی است زیرا:

به هرچه علاقه داشته باشیم برایمان جذاب است و هرچه برایمان جذاب باشد به آن علاقه مند می شویم!

اما علاقیات ما چیست؟

آیا هنوز مثل کودکی هستیم که همه جذابیت زندگی اش بازیهای زنگ تفریح است یا مثل دانشمندی که لذت مطالعه گرسنگی را هم از یاد او می برد و متوجه گذشت زمان نمی شود!

شبکه های مجازی ملاک خوبی است که بدانیم علت سستی های ما شرایط بیرونی نیست بلکه: خواستن، توانستن است!

@ensane_armani

21. تمرین شناخت انسانها در شبکه های مجازی

در دنیای حقیقی وقتی با انسانهای مختلف مواجه می شویم در بسیاری موارد صورت ظاهری و نوع پوشش و حرکات ظاهری جلو چشم ما قرار می گیرد و نا خودآگاه در مورد باطن افراد هم قضاوت می کنیم و نهایتا نوعی حب یا بغض در دل ما شکل می گیرد، که گاه با آنچه بعدا از اخلاق و اندیشه های آنها در می یابیم متفاوت است.

اما خاصیت شبکه های مجازی این است که جز یک نام بعضا مستعار و یک تصویر بعضا خالی، چیز دیگری به چشم ما نمی آید و تنها کلماتی که بر روی صفحات این  شبکه ها نقش می بندد، می تواند بیانگر شخصیت افراد باشد.

یکی از این موارد روحیه انتقاد پذیری است.

در شبکه های مجازی هم انتقاد پذیری افراد متفاوت است:

  • برخی درمورد کوچکترین انتقادی که در مورد پستهایشان می شود، عکس العمل نشان می دهند.
  • برخی در مقابل کوچکترین لایک تشکر می کنند.
  • برخی با کوچترین انتقاد انگار از کوره در می روند.
  • و برخی تنها در مقابل سوال یا رفع شبهه پاسخ می دهند و . . .

اینجاست که نه تنها می توانیم ظرفیت افراد را بشناسیم بلکه یاد می گیریم که مطابق ظرفیت افراد با آنها برخورد کنیم.

در دنیای حقیقی هم همین است.

ظرفیت و عکس العمل افراد متفاوت است و در اختیار ما هم نیست.

پس بهترین راه تعامل با مردم این است که به جای تحقیر و اعتراض در مورد کم ظرفیتی ها سعی کنیم با هرکس به میزان ظرفیتش رفتارکنیم.

هرچند در مورد خودمان باید همه تلاشمان را در جهت وسعت بخشیدن به ظرفیت و روحیه انتقاد پذیری به کار گیریم.

 

@ensane_armani

20. تمرین گفتار سنجیده در شبکه های مجازی

وقتی که ما در جمعی صحبت می کنیم،‌ معمولاً کمتر به حرفهایمان فکر می کنیم و اکثراً هرچه همان لحظه به ذهنمان می رسد و نتیجه هیجانات و احساساتمان است بیان می کنیم.

بارها پیش آمده که در اثر آنلاین نبودن یا قطع اینترنت پیامها در نقطه حساس هیجانی ارسال نمی شود و وقتی به ما یا طرف مقابل می رسد که یا موضوع بحث عوض شده و یا هیجانات به سردی گراییده است.

بسیار پیش آمده که در اثر مشغله کاری یا عدم دسترسی یه اینترنت بعد از چند ساعت گزارش بحثی را می خوانیم که حرفهای زیادی برای گفتن داشتیم اما ساعتها از بحث گذشته و موضوع عوض شده است و جایی برای نظرات ما وجود ندارد!

چه می کنیم؟

در بسیاری موارد اگر همان موقع پاسخ داده بودیم،‌ چه بسا دلی را می شکستیم،‌ ناسزایی می گفتیم و یا  . . .

گاهی پاسخی که در حالت آفلاین و بدون هیجان به ذهن ما می رسد بسیار پخته تر و منطقی تر و سنجیده تر از پاسخهای هیجانی آنلاین ماست!

حال تصور کنید همان طور که در دنیای مجازی گاهی آنلاین نبودن ما از حرفهای نسنجیده جلوگیری می کند، در دنیای حقیقی هم می توانیم گاهی با دست خودمان اتصالات وجودمان را قطع کنیم!

بسیاری حرفها را نشنیده بگیریم و سکوت کنیم و اصلاً پاسخ ندهیم!

و تنها زمانی اتصالات قلب و روح خود را وصل کنیم که خشم و هیجانات ما خاموش شده باشد و بدانیم که سنجیده و منطقی سخن خواهیم گفت!

و باور کنید اگر اتصال ما با دوست حقیقتاً حقیقی ما همیشه آنلاین باشد،‌ رفتار ما در شبکه های مجازی و دنیای حقیقی همیشه سنجیده خواهد بود چرا که دوست حقیقی همیشه آنلاین و ناظر بر رفتار ماست!

@ensane_armani

19. تمرین وحدت در شبکه های مجازی

هرچند که بسیاری از شبکه های مجازی از دوستان و آشنایان قدیمی و اقوام تشکیل می شو،د اما بسیاری از گروههایی که صرفاً بر اساس یک موضوع خاص شکل گرفته و علاقه مندان به موضوع گرد هم جمع شده اند، افرادی را در برمی گیرد که هیچ آشنایی با افکار و عقاید یکدیگر ندارند.

مثلاً اعضای یک گروه با موضوع شعر و ادب ممکن است عقاید دینی یا غیر دینی و یا گرایشهای سیاسی متفاوت داشته باشند.

اینجاست که گاهی گذاشتن یک شعر با گرایش سیاسی خاص، احساسات طرف مقابل را تکان می دهد و او را به پاسخی متقابل می کشاند و این درگیری گاه به دیگر اعضای گروه هم کشیده می شود و نهایتاً دو جبهه نبرد تشکیل می دهد و در نهایت گروهی که قرار بود فقط در شعر و ادب خلاصه شود صحنه درگیری و پیکار گرایشهای سیاسی می شود و  . . . در چنین مواردی بازهم باید از خاصیت ذخیره سازی پستها در شبکه های مجازی استفاده کنیم و نگاهی به پشت سرمان بیندازیم!

البته این بار نه تنها به پشت سرمان بلکه به ابتدای مسیرمان و تشکیل گروهمان! یادمان نرود که تشکیل این گروه بر اساس وحدت بود نه تفرقه!

قرار بود بر محور علاقه های مشترکمان دور هم جمع شویم و همه باهم از خواندن اشعار زیبا لذت ببریم اما . . .

قرار بود دوستان جدیدی پیدا کنیم و در جهت اهدافمان متحد شویم نه اینکه دوستان قبلی را هم از دست بدهیم!

حال در نظر بگیرید اگر این گروه به جای جمع شدن حول محور شعر و ادب، حول ارزشها و آرمانهای الهی و انسانی جمع شده باشد، وظیفه ما چقدر سنگین و دقت و توجه ما سرنوشت ساز است!

اینجاست که باید بپذیریم حتی در یک گروه با عقاید و آرمانهای مشترک هم ممکن است اختلاف نظرهای کوچک و بزرگی وجود داشته باشد و نباید اجازه دهیم که این لکه ها آیینه زلال وحدت و همدلی ما را تیره و تار کند.

بد نیست که گاه و بیگاه به یاد خودمان بیاوریم که چرا جمع شده ایم و چرا تصمیم به گفتگو گرفته ایم و به یاد خودمان بیاوریم که برای رسیدن به آرمانهای بزرگ چاره ای جز قربانی کردن اختلافات کوچک و (حتی بزرگ) نداریم!

البته اگر غرور و احساسات و هیجانات ما اجازه تعقل و اندیشه و تصمیم صحیح بدهد.

@ensane_armani

18. تمرین درست باوری در شبکه های مجازی

شبکه های مجازی دریایی است از اخبار متنوع با انواع شیوه های بیان برای تأثیرگذاری!

  • از اخبار داغ سیاسی که برای متأثر کردن ما از انواع ترفندها و مظلوم نمایی ها استفاده می شود تا خشم ما برانگیزد و به تحرک وادار کند!
  • از تهدید و تطمیع و بازی کردن با احساسات دینی و مذهبی!
  • وعده و وعیدهایی که گاه نماینده تام الاختیار خدا می شود و از طرف او پاداش و عذاب می دهد و سوگندها و قسم هایی که به زور برای کپی کردن خورانده می شود و . . .

بسیاری از ما تحت تأثیر این وعده و وعیدها قرار می گیریم و به امید اینکه خبر خوبی بشنویم یا از ترس پشت کردن به قرآن و قسم اجباری کپی می کنیم!

اما اگر دقت کنیم می بینیم که هیچکدام با عقاید و احکام حقیقی ما همخوانی ندارد اما تنها به دلیل ترس و یا طمع بازیچه دست آنان قرار می گیریم!

در دنیای حقیقی هم همین است!

ساده دلانی که اسیر تبهکاریها و جنایات شده اند ابتدا یا به طمع رفع نیاز یا از ترس مزاحمت تسلیم باندهای فساد می شوند و کم کم داخل می شوند و زمانی به خود می آیند که راه برگشتی برایشان نیست!

شبکه های مجازی تمرینی است برای تفکر و تعقل در آنچه می بینیم و می شنویم و می خوانیم!

برای تمرین غلبه عقل و درک بر عواطف و احساسات

برای اینکه یاد بگیریم هر خبری را باور نکنیم، برای هر تصویر و فیلمی متأثر نشویم هر دعوتی را اجابت نکنیم!

از هر وعیدی نترسیم و به هر وعده ای تن در ندهیم و در نهایت :

تمرینی است برای اینکه هرچیزی را باور نکنیم!

@ensane_armani

17. تمرین نقل قول صحیح در شبکه های مجازی

از همان آغاز تولد شبکه های مجازی، انبوه جملات و متنهای جذاب هم در این صفحات به حرکت درآمد.

  • گاهی یک جمله از قول چندین نفر نقل می شد و گاه به هیچکدام از آنها تعلق نداشت!
  • گاهی یک خبر داغ چندین بار در صفحات می گشت و سرانجام معلوم می شد که سرتاپا دروغ است.
  • از اخبار فیلتر شدن و بستن این شبکه ها تا اخبار مربوط به سلامت و شیوع  بیماریها تا فتواهای عجیب و فالگیری و  . . .
  • و خلاصه هرچیزی که چشم را خیره می کرد و بیننده را به کپی و انتشار وا می داشت بدون اینکه تفکری کند که اصلاً چنین چیزی امکان وقوع دارد یا نه!

اما چرا؟!

هدف خودنمایی و خود شیرینی بود!

و این هدف تنها وقتی حاصل می شد که صفحات گروهها پر از مطالب ارسالی من باشد و در زیر هر مطلب پر از تصاویر لایک و گل و بلبل و  . . .

و این ماجراها ادامه می یافت تا اینکه یک نفر در گروه پیدا شود و صحت اخبار را زیر سوال ببرد و گاه با یک استدلال ساده من سراپا لایک را طوری ضایع کند که گاه از شدت شرمندگی گروه را ترک کنم!

این ماجرا در دنیای حقیقی هم هست!

فقط با زبانی چرب و نرم تر و آمیخته با صوت و تصویر و احساسات.

احساساتی که گاه غم و شادی است و گاه خشم و ترس!

گاه عشق و ستایش منتقل می کند و گاه نفرت و نکوهش!

اما غافل از اینکه در پشت این احساسات و هنرنمایی ها تنها یک طبل توخالی است و خدا می داند که صدایش قرار است کدام نان را از سفره ای به سفره دیگر منتقل کند!

و آبرو و عزت کدام انسان را آنچنان با خاک یکسان کند که دیگر توان بلند شدن نداشته باشد.

و ای کاش یاد می گرفتیم حداقل در همین شبکه های مجازی هم هرچیزی ننویسیم، هرچیزی منتشر نکنیم.

 چه بسا به خاطر یک لایک ساده، آبرو و عزت یک خانواده را نابود کنیم!

البته اگر حب و بغضها، کینه ها و خودنمایی ها به ما اجازه تفکر و تعقل بدهد!

@ensane_armani

16. تمرین صداقت در شبکه های مجازی:

شاید برای همه ما پیش آمده که متنی را اشتباهاً برای شخص یا گروهی ارسال می کنیم. اما میزان شرمندگی و ناراحتی ما در این اشتباهات متفاوت است:

  • گاهی یک متن داغ سیاسی برای یک گروه غیر سیاسی ارسال می شود؛
  • گاهی همان متن داغ سیاسی برای جبهه سیاسی مخالف ارسال می شود؛
  • گاهی متن فقط با گروه مورد نظر تناسب نداشته و گاهی با شخصیت من تناسب نداشته و گاهی با آنچه که من از خودم نمایش دادم متناسب نبوده است!
  • و در این آخری، شرمندگی گاهی قابل تحمل نیست! 

فرض کنید تلاش کرده اید که در یک گروه کاملاً دینی که پر از ادعیه و مناجات و مستحبات است، خود را دینی و همانند آنها جا بزنید؛ اما خودتان اینگونه نیستید.

پس دوستانی دارید که عقاید غیر دینی هم دارند و گاهی هوس می کنید یک جوک خنده دار یا یک فیلم یا عکس . . . را برای دوست خودتان ارسال کنید؛

اما به اشتباه به یک گروه دو آتشه دینی ارسال می شود!!!

اینجاست که دلتان می خواهد گوشی موبایل و همه شبکه های مجازی دهان باز کند و نام و عکس شما را ببلعد!

و اینجاست که هرچه هم بنویسید: «ببخشید اشتباه ارسال شد» و هرچه شکلک های گریان و غمگین و استیکرهای عذرخواهی ارسال کنید بازهم فایده نخواهد داشت و آبروی رفته شما باز نخواهد گشت!

اما بدانید این، آبروی شما نبوده که رفته، بلکه تنها خود حقیقی شما برای گروه آشکار شده است و این، فی نفسه ناراحت کننده نیست؛

اما شرمندگی از آنجاست که عمری تلاش کرده بودید خود را غیر از آنچه که هستید نشان دهید!

در دنیای حقیقی هم همین است!

اگر بخواهیم خود را غیر از آنچه که هستیم نشان دهیم و همرنگ جماعتی شویم که واقعاً هم جنس آنها نیستیم، دیدار تصادفی یک دوست قدیمی هم جنس ( و نه همرنگ) خودمان، آیینه ای خواهد شد که ما را آن گونه هستیم نشان خواهد داد.

و شبکه های مجازی تمرینی است بر اینکه یاد بگیریم خودمان باشیم!

@ensane_armani

15. تمرین کنترل خشم در شبکه های مجازی

وقتی در دنیای واقعی با کسی مواجه می شویم گاهی در اثر رفتار یا گفتار مردم عصبانی می شویم، گاهی فریاد می زنیم گاهی برخورد فیزیکی انجام می دهیم و گاه به یک نگاه خشمناک اکتفا می کنیم!

اما در دنیای مجازی حداکثر امکانات در دست ما یک صفحه کلید است!

و حداکثر می توانیم از طریق استیکرها خشم خود را تخلیه کنیم.

به همین دلیل هم گاهی ناچار می شویم قدری از خشممان را فرو بخوریم یا فراموش کنیم.

در دنیای حقیقی وقتی فریاد می زنیم و دعوا می کنیم و پشیمان می شویم گاه نمی فهمیم چرا بحثهایمان به اینجا کشید و خود را در مقابل عمل انجام شده می بینیم.

 اما در دنیای مجازی نگاهی به پستهای پشت سرمان خیلی چیزها را روشن می کند.

@ensane_armani

 

14. تمرین امنیت اطلاعاتی در شبکه های مجازی

یکی از مسائلی که بسیاری از ما در این شبکه ها تجربه می کنیم, امنیت اطلاعات ماست.

در دنیای حقیقی حداقل اطلاعاتی که از دوست حقیقی مان داریم, چهره فیزیکی اوست و بعد با مشاهده رفتار و سخنان تا حدی می توانیم شخصیت او را بشناسیم.

اما در شبکه های مجازی تنها یک نام مستعار که می تواند هر پشت پرده و پشت صحنه ای داشته باشد.

بنابراین خواهی نخواهی نوعی تدبیر را در ارائه اطلاعتمان یاد می گیریم اما :

بعضی برای پیش گیری از حوادث و تجربه های تلخ و برخی متأسفانه پس از پشت سر گذاشتن آن!

در نظر داشته باشیم که برای دادن اطلاعات هیچ وقت دیر نیست، اما وقتی داده شد دیگر قابل کنترل و پس گرفتن نیست.

پس بهتر است در تمام مراحل اطلاعاتی را به دوستان مجازی منتقل کنیم، که از افشای علنی آن باکی نداشته باشیم.

@ensane_armani

13. آسیب شناسی بحث

گاهی وقتی به روند بحثمان نگاه می کنیم تعجب می کنیم که چرا به اینجا کشید اما خاصیت شبکه های مجازی این است که همه چیز را ثبت می کند و  می توانیم با نگاه به پشت سرمان آسیب شناسی کنیم!

  •  اما مطمئن باشید فقط وقتی نتیجه می گیریم که بخواهیم عیبهای خودمان را بشناسیم نه تقصیرات دیگران را.
  • گاهی یادمان می رود که می خواستیم باورمان را اثبات کنیم نه خودمان را!
  • گاهی یادمان می رود که تنها می خواستیم نادرستی باور دیگری را نشان دهیم نه نادرستی خودش را!
  • و گاهی یادمان می رود که لازم نیست برای شکستن باور کسی خودش را بشکنیم!

و در نهایت . . . 

گاهی یادمان می رود که :

هیچ وقت ارزش باورهای ما به اندازه ارزش و کرامت انسانها نمی شود.

 

و شاید اگر به داستان فرعون مراجعه کنیم می فهمیم که خداوند حتی برای اصلاح اشتباه ترین باور تاریخ بشریت به موسی گفت:

با زبان نرم با فرعون سخن بگو  

اما نمی دانم خشم ما ، غرور و برتری طلبی و کینه های ما به ما اجازه می دهد که این چیزها یادمان بماند یا نه!

اما فقط کافی است این یک جمله را به خاطر بسپاریم که:

هرگز نمی توان با شکستن عزت کسی، او را به راه راست هدایت کرد!!!

@ensane_armani

12. مراقبت از روند بحث درست

یکی دیگر از چیزهایی که ما در این شبکه ها یاد می گیریم روش درست بحث است.

مخاطب ما کسانی هستند که معتقدند برای دفاع از باورهایشان و تبادل علمی و اطلاعاتی وارد بحث می شوند.

گاهی وقتی به روند بحث نگاه می کنیم:

  • اول خیلی منطقی و محترمانه شروع می شود اما رفته رفته استدلال ها کمرنگ می شود!
  • اول محور سؤالات موضوع مورد بحث است و بعد شخصیت افراد!
  • اول دفاع از باور خود است، بعد حمله به باور دیگری و بعد کم کم نشان دادن خود و کوبیدن طرف مقابل!
  • اول بحث بین چند نفر است و بعد بین دو نفر یا دو گروه متخاصم!
  • اول بسیار کلی و محتوایی است و بعد تک تک کلمات و حتی شکلک ها زیر ذره بین قرار می گیرد!
  • و کم کم کلمات و جملات طوری داغ می شود که حس می کنی گوشی موبایلت هم داغ کرده است!

و مسلم است که از یک جایی به بعد دیگر نمی توان حتی ادعا کرد که من به دنبال علم و معرفتم یا می خواهم از باورهایم دفاع کنم!

 و نهایتاً مثل کسی می شویم که وارد جنگل می شود تا خرگوشی را از دهان روباهی نجات دهد اما خودش طعمه شیر می شود! اما چرا؟ . . .

@ensane_armani

11. شبکه های مجازی،‌محل یادگیری بحث درست

یکی از کاربردهای شبکه های مجازی بحث و تبادل نظر است و ما در این فضا می توانیم تواناییها و نقص های خود را در هنگام بحث بشناسیم.

در مرحله اول هدف از بحث چیست؟

برای چه وارد بحث می شویم:

  • فکر می کنم اطلاعاتی دارم که برای دیگران مفید است!
  • اطلاعات من می تواند مشکل کسی را حل کند!
  •  باورهای من در معرض حمله قرار گرفته و باید از آن دفاع کنم!
  • شخصی به طور مستقیم یا غیر مستقیم به من حمله کرده و باید دفاع کنم!
  • اطلاعات من، می تواند  مرا در گروه نشان بدهد و بدرخشاند!
  • از کسی دلخوری قبلی دارم و اینجا فضای خوبی است برای کوبیدنش!
  • کلاً فضای بحث فضای پر هیجانی است و برایم لذت بخش است!

و . . .

صدها دلیل دیگر که می تواند انگیزه ما از ورود به یک بحث باشد.

این شبکه ها فضای خوبی است برای آزمایش این انگیزه!

کافی است نگاهی به پست های خودم بیندازم تا بفهمم آیا پستهای آخری تناسبی با هدف اولیه دارد؟

و آیا همه حرفهایی که نوشته ام در جهت هدفم بوده یا . . .

و اصلاً هدف من کدام یک از موارد فوق بوده؟

اهداف مقدس اول یا اهداف بچه گانه آخر؟

آیا به هدفی که داشتم رسیدم یا داشته هایم را هم از دست دادم؟

و نهایتا اگر اصلا وارد بحث نشده بودم چه چیزی از دست میدادم؟

@ensane_armani

10. تمرین توجه به نیازها در شبکه های مجازی

وقتی دوستی به ما زنگ می زند یا مقابل در خانه مان ظاهر می شود، نمی توانیم به او توجه نکنیم یا گاهی نمی توانیم به نیازش پاسخ ندهیم، چون میدانیم مسلما ناراحت می شود اما:      

در شبکه های مجازی وقتی پیامی برایمان می رسد و می بینیم، و یا درخواستی مطرح می شود که نمی خواهیم اجابت کنیم، دهها دلیل موجه(!) می توانیم بسازیم:

گوشیم خاموش بود

اینترنت قطع بود      

پیامت رو ندیدم

دیر دیدم و . . .          

حتی گاهی برای اینکه حوصله پاسخ دهی نداریم اینترنت را عمدا قطع می کنیم تا متوجه آنلاین بودن ما نشود!

یا پیام را باز نمی کنیم تا نفهمد که پیامش را خوانده ایم و . . .

آن موقع است که می توانیم خود را بسنجیم که چقدر برای نیازهای مردم ارزش قائليم و چقدر برای برآورده شدن نیازهایشان حقیقتا تلاش می کنیم؛

و می فهمیم چه مقدار از آنها که رو در رو پاسخشان را داده ایم، خالصانه بوده و چقدر ناخالصانه!

@ensane_armani

9. شبکه مجازی، زبان دوم ما

زبان موجود عجیبی است، آن قدر عجیب که گاهی  می تواند دنیایی را نجات بدهد و گاه می تواند جهانی را به آتش بکشد.

گاهی با یک کلمه دلی را شاد می کند و گاه می شکند.

و در بسیاری از اوقات فقط می چرخد برای اینکه خودی نشان بدهد و عرض اندامی بکند!

خاصیت زبان این است که اغلب فراموش می کند چه گفته و به چه کسی گفته و چه مدت است که دارد می چرخد و سخن می گوید اما در شبکه های مجازی همه چیز ثبت می شود:

 کافی است در یک چت دو طرفه نگاهی به سابقه حرفهایت بیندازی و زمانش را محاسبه کنی و ببینی که چند ساعت است داری حرف می زنی و چه حرفهایی را ثبت می کنی!  

می فهمی کدام حرفت مفید بوده و کدام مضر و کدام بی فایده؛

 می فهمی اکثر موضوعاتت چیست و می فهمی فکر و خیالت در کدام وادی دور می زند و می توانی افسوس بخوری که ای کاش از این فرصتها و بیانها استفاده بهتری می کردی؛

 و اینجاست که می توانی بفهمی که سالهاست از زبانت چگونه استفاده می کنی و چه حرفهایی می زنی و می توانی از این تکه گوشت کوچک چه بهره های مفید تری ببری!

 

@ensane_armani

8. وابستگی در شبکه های مجازی

شبکه های مجازی تمرینی است برای جنگ با وابستگیها!

وقتی عادت کرده ای که هر روز صبحت را با خواندن پیامهای موبایلت شروع کنی،

وقتی همه ارتباطت با اطرافیان با این شبکه هاست،

وقتی استراحت و تفریح و خوشگذرانی ات موبایل است،

آن وقت شرایطی را تصور کن که:

شبکه اینترنت قطع می شود شارژ موبایلت تمام می شود و شارژر نداری یا به برق دسترسی نداری موبایل را در خانه جاگذاشته ای  و . . .

وقتی وابستگی شدید باشد، کنار آمدن با این شرایط به نوعی مدیریت بحران نیاز دارد!

آن موقع است که می فهمی چقدر به این موجود چند سانتیمتری وابسته ای و می فهمی که فراق این موجود کوچک گاهی می تواند اعصاب و روح و روان تو را به هم بریزد،

اینجاست که باید بتوانی بر خودت مسلط شوی و بدانی که قرار بوده او در خدمت تو باشد نه اینکه تو در خدمت او باشی!

 

@ensane_armani

7. تمرین ایثار در شبکه های مجازی

فضای مجازی تمرینی است برای تمرین ایثار و از خود گذشتگی!

آن لحظه ای که یک فیلم جذاب برایت رسیده و دلت برای دیدنش پر می کشد اما مادربزرگ پیرت می خواهد برایت درد دل کند!

اینجاست که عقل و وجدانت حکم می کند که گوشی را کنار بگذاری و حتی صدایش را ببندی و همه فکر و حواس و قلبت را به پیرزنی بسپاری که می خواهد داستان دوران جوانی اش را برایت تعریف کند و تو مشتاقانه گوش کنی!  

آن لحظه ای که خسته از سر کار به خانه می رسی و کلی پیام ناخوانده داری اما همسرت به توجه و محبت تو نیاز دارد و باید در کنارش بنشینی!  

آن لحظه ای که کلی کار عقب مانده داری اما یک دوست مجازی نیاز دارد تا با تو درد دل کند و می دانی که با نوشتن چند کلمه آرامش بخش بر روی صفحه گوشی می توانی آرامَش کنی، اینجاست که وجدانت آرام نمی گیرد که او رها کنی به کارهای خودت برسی!   

اینجاست که گاه بر سر دوراهی می مانی!

لذت یا وظیفه؟

خودم یا دیگران؟

کارهای عقب مانده شخصی یا رسیدگی به همنوع؟   

آن لحظه ای که بحث در یک فضای مجازی تو را به چالش می کشد و تو می توانی با هجوم به طرف مقابل نظرت را اثبات کنی، اما وجدانت اجازه نمی دهد دل انسانی را بشکنی!  

و بی خیال بحث می شوی!

@ensane_armani

6. تمرین اراده در شبکه های مجازی

شبکه مجازی فضایی است برای تمرین اراده و غلبه عقل و وجدان بر هوس!

آن لحظه ای که یک خبر داغ سیاسی رسیده و دارد فکرت را می خورد اما ارباب رجوع منتظر مهر و امضای نامه اش است!

آن لحظه ای که دوستان قدیمی ات باهم چت می کنند و خاطرات دوران مدرسه را مرور می کنند اما فکر و حواس تو باید در آشپزخانه باشد تا غذای ظهر همسر و فرزندت را فراهم کنی.

آن لحظه ای که بحث سیاسی در یک گروه داغ شده و تو کلی حرف برای گفتن داری اما باید برای امتحان فردا آماده شوی!

اینجاست که شبکه مجازی تمرینی می شود برای ترک لذت زود گذر در مقابل مصلحت آینده اینجاست که می توانی یاد بگیری که هرچه دلت خواست، هرچه هوس کردی، و هرچه برایت لذت داشت انجام شدنی نیست

فضای مجازی ماکتی است از دنیای حقیقی که گاهی فاصله بین عمل و نتیجه را کوتاه می کند!

همان که در دنیای حقیقی به دلیل طولانی بودنش درک نمی شود!

در فضای مجازی گاهی شرکت در بحث امشب امتحان فردا را خراب می کند و تو نتیجه اش را می بینی!

اما گاهی لذت گفتگو و ارتباط در دنیای حقیقی می تواند زندگی ده سال آینده تو را ویران کند چیزی که الان قادر به دیدن آن نیستی!

و شاید اگر شبکه مجازی نبود امکان چنین تمرینی برای اراده هم وجود نداشت!

 @ensane_armani

5. دنیای مجازی آیینه دنیای حقیقی

اگر درست دقت کنیم،‌این شبکه مجازی آیینه ای است از دنیای اطرافمان.

دنیایی که پر از جاذبه های گوناگون است که گاهی چشممان را خیره می کند و گاهی گوشمان را!

و آنقدر مشغول تفریح و سرگرمی می شویم که یادمان می رود برای چه وارد این دنیای حقیقی شده ایم؟!

و یا چشم باز می کنیم و می بینیم به سن 80 سالگی رسیدیم و دیگر مثل ناهار ظهر و امتحان فردا و کار ارباب رجوع قابل جبران نیست!

اما شبکه های مجازی فضای خوبی است برای تمرین زندگی در دنیای حقیقی!

رفتار ما در شبکه مجازی نشان دهنده اندیشه و تفکر و اخلاق ماست. اینجا دیگر جای آداب و شیرین زبانیهای ظاهری دیده نمی شود. زود باید برویم سر اصل مطلب!

اینجا دیگر کسی لباس و کفش و ماشین و لوازم خانه ما و میوه و شیرینی ما ر ا نمی بیند. و  باور کنید که امروز دنیای حقیقی هم همین است.

امروز دیگر عقل مردم به چشمشان نیست به قلب و فکرشان است.

و آن باور غلط را کسانی به ما آموختند که اندیشه کوتاهشان توان قانع کردن فکر ها را نداشت  واخلاق نامهربانشان نتوانست قلبها را تسخیر کند!

@ensane_armani

4. بهره گیری اخلاقی از شبکه های مجازی

حال که به هر دلیل استفاده از شبکه های مجازی را انتخاب کردیم، بد نیست که در کنار همه استفاده های درست و غلط و مفید و غیر مفید، آن را وسیله ای برای خودشناسی و حتی خودسازی قرار دهیم!

اما چگونه؟

این شبکه ها ماکتی از ارتباطات ما دنیای حقیقی، و اگر بتوانیم خود را در بوته آزمایش قرار دهیم و بسنجیم  می توانیم بفهمیم در دنیای حقیقی چگونه ایم و چگونه باید باشیم.

 فقط به شرطی که وقت و انرژی و فکرمان را بر روی رفتار خودمان متمرکز کنیم و سعی نکنیم رفتار دیگران را به چالش بکشیم و برتری خودمان را برای خودمان اثبات کنیم

بلکه در هر اتفاق و  پیش آمدی عکس العمل خودمان را محک بزنیم.

فراموش نکنیم که اینجا همه پستها و حرفهای ما ذخیره می شود و می توانیم به نگاه به آنها آنچه در حالت خشم و شادی و غم گفته ایم مشاهده کنیم!

@ensane_armani

3. ارزیابی هدف

کمی به عقب برمی گردیم تا  هدفمان را از کاربرد شبکه های مجازی پیدا کنیم؛

و بعد ارزش هدفمان را تعیین کنیم؛ و به میزان ارزشی که هدف برایمان دارد، برایش وقت و انرژی صرف کنیم نه بیشتر!

اگر می خواهیم تفریح کنیم به اندازه تفریح وقت صرف کنیم و اگر می خواهیم جهاد کنیم، جان و مال و وقتمان را فدا کنیم.

مثل بچه ای می مانیم که یک چاقوی برّنده در اختیار دارد و می داند خیلی تیز است.

اما نمی داند می خواهد با آن چکار کند؟

گاهی به جای توپ شوتش می کند گاهی دست عروسکش را می برد اگر عصبانی اش کنند از شدت خشم پرتابش می کند و . . .

اما بزرگترها وقتی می خواهند چاقو بخرند، باید بدانند چاقو را برای چه می خواهند: بریدن پنیر، کندن پوست میوه، تکه کردن گوشت، شکستن استخوان و یا تهدید به قتل؟!!

اینجاست که گاهی به قصد تفریح و سرگرمی به سراغ شبکه مجازی می رویم و بعد چشممان را بازی می کنیم و می بینیم امتحان فردایمان و ناهار ظهرمان و کار ارباب رجوعمان و همسر و فرزند و پدر و مادرمان را فدای این تفریح کردیم!

و اینجاست که یک دستگاه کوچک چند سانتیمتری قادر خواهد بود ما را در خود هضم کند!

و ما مات و مبهوت می مانیم و نمی دانیم که از کجا ضربه خورده ایم! 

گاهی هرچه فریاد داریم بر سر این گوشی مظلوم چند سانتیمتری می کشیم!

و گاهی هم ماجرا را سیاسی می کنیم و هرچه فریاد داریم بر سر آمریکا و سازندگان این شبکه ها می کشیم!

غافل از اینکه انسان موجودی مختار و صاحب اراده است! 

و این گوشی چند سانتیمتری هرگز نمی تواند بدون سرانگشت اراده ما روشن شود و هرزمان اراده کنیم با فشار یک دکمه خاموش می شود!!!

@ensane_armani

2. پیامد شبکه های مجازی

حداقل پیامد اینها اتلاف وقت و صرف انرژی جسمی و روحی و بعد هم دور شدن دلها از یکدیگر و . . .

بعد هم همه مان فریاد می زنیم که :

فضای مجازی ما از هم دور می کند، به خانواده ها آسیب می زند، اعتیاد آور است وقت مان بیهوده تلف می شود، از کار و زندگی می افتیم، دارد جانشین همدلی ها و مهربانی ها می شود و . . .

و جالب است که باز سنگر را حفظ می کنیم و همین فریادها را هم در همین شبکه های مجازی منتشر می کنیم!!!

بعضیهایمان هم معتقدیم باید بمانیم و از ارزشهایمان دفاع کنیم،‌اما فایده ماندن ما دفاع از ارزشها نمی شود بلکه هجمه به آنهایی می شود که ارزشهایشان را نمی پسندیم (یعنی جدال با آدمها و نه دفاع از حقانیت ارزش ها)

آخرش هم اعصابمان خرد می شود اما فکر می کنیم داریم جهاد می کنیم!

بعضیهایمان هم که کمی به خود می آییم اولین راه حلی که به ذهنمان می رسد، پاک کردن صورت مسأله است یعنی خروج از همه شبکه های مجازی!

اما . . .

بهترین راه همیشه آسانترین راه نیست!

گاهی باید به فکر ستیز بود نه گریز!

@ensane_armani

1.هدف از شبکه های مجازی

هدف ما از شبکه های مجازی برای چیست؟

ارتباط با دوستان قدیمی؟

خنده و سرگرمی و تفریح؟

تبادل اطلاعات؟

بیایید نگاهی به این فضا بیندازیم:

چه مطالبی منتشر می شود؟

جوکهای خنده دار، دانستیهای بهداشتی و پزشکی و سلامت، عکسها و فیلمهای جذاب و گاهی  . . .

مطالب سیاسی پر حاشیه، اخبار و اطلاعات حیرت انگیز، جملات بزرگان و دانشمندان، مطالب دینی و مذهبی و . . .

 اما :

جوکها گاهی سالم و خنده دار است و گاهی . . .

گاهی بازی با اقوام ترک و لر و عرب و . . . برای به هم خندیدن ( و نه باهم خندیدن) دانستنیهای پزشکی و سلامت گاهی هیچ منبع معتبری ندارد!

عکسها و فیلمها گاهی سالم و شادی بخش است و گاهی . . .

گاهی فقط برای خنده مونتاژ می شود و گاهی برای تمسخر و هتک حرمت یک انسان! 

مطالب سیاسی پر حاشیه گاهی بحث بر سر خبری است که اصلاً معلوم نیست اتفاق افتاده باشد!

گاهی ابزاری است برای کوبیدن حزب مقابل، یا تخلیه خشم و عقده ای که در فضای حقیقی قابل تخلیه نیست!

جملات بزرگان هم که گاهی هیچ منبع معتبری ندارد و گاه یک جمله را از قول سه نفر نقل می کنند!

مطالب دینی و مذهبی هم گاهی فتوای من درآوردی است گاهی وعده پاداش و عذاب من درآوردی  برای کپی مطالب من درآوردی تر!

و گاه وسیله ای برای کوبیدن آنهایی که ارزشهایشان را نمی پسندیم!

(به بهانه دفاع از ارزشها)

و . . .

ادامه دارد . . .

@ensane_armani